مذمت کردن نفس خویش از عبادت چهل سال بهتر است؟
آیا این حدیث که میفرماید: «مردی از بنیاسرائیل چهل سال عبادت خداوند را انجام داد، پس در راه خدا قربانی کرد، ولی مورد قبول واقع نشد، پس عابد نفس خود را مذمت کرد و گفت تو چقدر بیچارهای هر چه گناه و عمل زشت باشد از طرف تو بوده است. سپس خداوند وحی فرمود: مذمت کردن نفس خویش از عبادت چهل سال در نزد من بهتر است؟
پاسخ:
حدیث مورد نظر در متون روایی و اسلامی یافت نشد. هر چند درباره نفس و ارزش مخالفت با آن آیات و روایت فراوانی وجود دارد.
قرآن کریم داستان دو شخص از بنی اسرائیل که هر دو جزء مقربان درگاه خداوند نیز بودند و از هوای نفس خویش پیروی کردند را بیان کرده است.
۱. بلعم باعورا:شخصی دانشمند بود که در عصر حضرت موسی. . ـ علیه السلام ـ زندگی و از علمای مشهور بنیاسرائیل بود و دعایش در پیشگاه خداوند به. . . . .اجابت میرسید. و. . . . .مدت زیادی عبادت کرده بود، ولی بر اثر تمایل به فرعون و. . . . .وعدههای او. . . . .از وسوسههای شیطان و. . . . .هوای نفس پیروی نمود و از راه حق منحرف شد و در صف مخالفان حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ در آمد. خداوند متعال درباره او میفرماید: و اتل علیهم نبأ الذی ءایاتنا فانسلخ منها فاتبعه الشیطن فکان من الغاوین، و. . . . .لو شئنا لرفعنه بها و لکنّه اخلد الی الارض و اتبع هوائه فمثله کمثل الکلب ان تحمل علیه یلهث او تترکه یلهث…(۱) «و برای آنها بخوان سرگذشت آن کسی را که آیات خود را به او دادیم، ولی (سرانجام) از (دستور) آنها خارج گشت و شیطان به او دست یافت و از گمراهان شد. و اگر میخواستیم (مقام) او را با این آیات (و علوم و دانشها) بالا میبردیم، ولی او به پستی گرایید و از هوای نفس خویش پیروی کرد، او هم چون سگ (هار) است که اگر به او حمله کنی دهانش را باز و زبانش را برون خواهد کرد و اگر او را به حال خود واگذاری باز همین کار را میکند…»(۲)
۲. برصیصای عابد:در میان بنیاسرائیل عابدی به نام برصیصا بود که زمان درازی به پیشگاه خداوند یکتا عبادت کرده بود ـ بر اساس برخی نقلها چهل سال عبادت کرد ـ و به آن حد از مقام قرب و معنویت رسیده بود که بیماران روانی را شفا میداد.. . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
روزی زن جوان و زیبایی از خانوادهای باشخصیت برای شفاء و درمان نزد او آوردند و بنا شد مدتی نزد او بماند، شیطان او راوسوسه کرد و او از هوای نفس خویش پیروی کرد و به آن زن تجاوز کرد. وقتی مشخص شد که آن باردار شده، زن را به قتل رساند و در بیابان دفن کرد.
برادران و اقوام آن زن موضوع را فهمیدند و سخن به گوش سلطان آن زمان رسید، او عابد جنایتکار را از عبادتگاه خود بیرون کشید و پس از اقرار به گناه، او را به دار مجازات آویختند و هنگامی که بر چوبه دار بود شیطان در نظرش مجسم شد و گفت: اگر آن چه من میگویم اطاعت کنی، اسباب نجات تو را فراهم میکنم، عابد گفت: چه کار کنم؟ شیطان گفت: تنها یک سجده برای من کافی است حتی اگر با اشاره باشد. عابد با اشاره چشم به شیطان سجده کرد و در دم جان سپرد، کافر از دنیا رفت.(۳)
قرآن کریم میفرماید: «کار آنها همچو شیطان است که به انسان گفت کافر شو، امّا هنگامی که کافر شد، گفت: من از تو بیزارم، من از خداوندی که پروردگار عالمیان است بیم دارم، سرانجام کار آنها این شد که هر دو در آتش دوزخند، جاودانه در آن میمانند و این است کیفر ستمکاران.(۴)
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میفرماید: هر که نفس خود را اصلاح کند، بر آن مسلط شود و هر که نفس خویش را به حال خود رها سازد، او را هلاک گرداند.(۵)
به هر صورت حدیث مورد نظر سوال یافت نشد ولی در مورد حفظ نفس و مذمت کردن آن روایات زیادی وارد شده و در عرصه عرفان نگهبانی از نفس یک امر بسیار مهم به حساب می آید که در جای خود باید بحث شود.
پاورقی:
۱. اعراف:۱۷۵ـ۱۷۶.
۲. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۲۱۵. تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۵۴۴.
۳. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، نمونه، تهران: دار الکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۷ش، ج۷، ص۱۴.
۴. حشر:۱۶ـ۱۷.
۵. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه حمید رضا شیخی، قم، انتشارات دار الحدیث، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش، ج۱۳، ص۶۴۰۷.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات