ویژگی های منافقان در نهج البلاغه چیست؟

0 80

امیرمومنان علی ـ علیه السلام ـ در نهج البلاغه در خطبه ۱۸۵ نهج البلاغه(۱) مردم را از نفاق و نیرنگ های منافقان برحذر داشته است و می فرمایند: ((ای بندگان خدا شما را به تقوا و پرهیزگاری سفارش می کنم و از اهل نفاق و دو رویی بر حذر می دارم.)) سپس منافقان را اینگونه توصیف می کنند:

«۱. گمراهان و گمراه کنندگان: اینها هم گمراهند یعنی از راه خدا منحرف شده و هدایت نیافته اند و هم با القای شبهه های باطل و سخنان نادرست دیگران را به گمراهی می کشانند. هم خطاکارند و هم دیگران را به خطا وا می دارند.
۲. دگرگونی در رفتارها و همرنگ جماعت شدن: منافقان به رنگ های گوناگون در می آیند یعنی به سبب مقاصد باطل و اغراض فاسدی که دارند احوال آنها پیوسته در تغییر و گفتار و رفتار آنها جوراجور و دستخوش دگرگونی است و با هر کس با چهره و زبانی جداگانه برخورد می کنند.
۳. فریب کاری: وَ یَفْتَنُّونَ افْتِنَاناً. «و به هر وسیله و با هر زبان در صدد فریفتن شمایند».
در جای دیگر حضرت می فرمایند: «راه را برای فریب دادن مردم هموار گردانیده و طریق رهایی آنان را از تنگنای نیرنگ های شان پر پیچ و خم ساخته اند)).(۲)
باز می فرماید: «پنهانی به سوی مقاصد خویش گام بر می دارند و مانند حرکت بیماری در بدن، آرام آرام به جنبش در می آیند».(۳)
این سخن کنایه از این است که اقدامات زبانی و عملی خود را در جهت مقاصد و اهدافی که دارند پوشیده داشته و دور از فهم و اطلاع دیگران انجام می دهند.
باز حضرت می فرماید: «منافقان برای این که حقّ را باطل جلوه دهند و آن را در جامه تزویر خود بپوشانند شبهاتی آماده کرده اند و برای از میان بردن هر حقّی وسیله ای مهیّا کرده اند و برای هر دری از حیله و تزویر کلیدی ساخته اند».
۴. فرصت طلبی: و در هر فرصتی شما را هدف خود قرار داده و در هر کمینگاهی در کمین شما نشسته اند.
۵. بیمار دل و خوش ظاهر: دل های شان بیمار و ظاهرشان از نشانه های پاکیزگان است.
مراد از بیماری دل های منافقان و پاکیزگی ظاهر آنان، دردهای نفسانی است که جان آنها را فرا گرفته مانند حسد، کینه، مکر و فریب، که در نهان بر ضد آنان حیله و تزویر به کار می برند و در آشکار نسبت به آنان اظهار خوشرویی و دوستی و محبّت و خیرخواهی می کنند و این رویّه که انسان با زبان چیزی را خوب و پسندیده بداند و خلاف آن را در دل داشته و پنهان کرده باشد، قانون و ضابطه نفاق است.
۶. خوش سخن و بدکردار: سخن پردازی آنها دواست و گفتارشان شفاست. لیکن کردارشان دردی است درمان ناپذیر. یعنی آنها مانند زاهدان و پارسایان مردمان را موعظه کرده به پرهیزگاری و فرمانبرداری خداوند دستور می دهند. آشکار است که این سخنان درمان ناپاکی و شفابخش گمراهی است، امّا با گناهانی که مرتکب می شوند کردار آنها کردار فاسقان و گمراهان است و گناه کاری منافقان بزرگ ترین درد و درمان ناپذیر است.
در جای دیگر فرمودند: ((تنها کسانی که از شر آنها بر شما می ترسم آنها هستند که در دل منافقند و در زبان دانا، سخنانی می گویند دل پسند ولی اعمالی دارند زشت و ناپسند)).(۴)
۷. حسود و دردسر ساز: اگر در زندگی کسی فراخی و گشایشی بینند بر او حسد می ورزند و اگر کسی را در سختی و گرفتاری مشاهده کنند با سخن چینی و فتنه انگیزی بر رنج او می افزایند.
۸. سوق دادن جامعه به ناامیدی: اگر کسی امید چیزی را داشته باشد مقتضای طبع آنها این است که او را نومید گردانند، زیرا روش منافق دروغگو همواره بر این است که دور را نزدیک و نزدیک را دور نشان دهد.
۹. مردمی جلوه دادن خود: ((و در هر غم و اندوهی اشک ها می ریزند)).
این سخن حضرت کنایه از این است که برای دست یافتن به مقاصد و اغراض خود در برابر گریه و اندوه دیگران، به دروغ اظهار غمگینی می کنند و اشک می ریزند در حالی که آنان دشمن غمدیدگانند.
۱۰. چاپلوسی و سماجت برای رسیدن به دنیا: مدح و ستایش را به یکدیگر وام می دهند و پاداش خود را انتظار دارند. یعنی هر یک از آنها همکار خود را می ستاید تا او نیز به ستایش وی اقدام کند و در برابر کار خود از او انتظار پاداش دارد. واگر از کسی درخواستی داشته باشند برای این که او درخواست آنها را انجام دهد اصرار می ورزند و پافشاری می کنند و این از صفات زشت به شمار آمده چنان که حقّ تعالی فرموده است: (انفاقِ شما، مخصوصاً باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته اند و نمی توانند مسافرتی کنند و از شدّت خویشتن داری، افراد ناآگاه آنها را بی نیاز می پندارند امّا آنها را از چهره های شان می شناسی و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمی خواهند. (این است مشخّصات آنها!) و هر چیز خوبی در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است.(۵)
۱۱. هتاک: اگر کسی را سرزنش کنند عیب های او را آشکار و از این طریق او را شرمنده و سرافکنده می سازند و بسا این که عیب های او را در حضور کسی به او می گویند که دوست نمی دارد وی در جریان آنها قرار گیرد.
۱۲. ستمگری در حکومت: اگر یکی از آنها حکمرانی و فرمانروایی یابد در بیدادگری و شکم خوارگی زیاده روی می کند و در شهوترانی و بهره گیری از خوشی های دنیا پا از حدّ فراتر می گذارد.(۶)
حضرت در پایان خطبه فرمودند: «آنان یاران و پیروان شیطانند»، خداوند متعال می فرمایند: «شیطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده آنان حزب شیطانند! بدانید حزب شیطان زیانکارانند!».(۷)
۱۳. گنه کاران: در خطبه دیگری می فرمایند: «منافقان گناه می کارند و کِشته خویش به آب غرور آبیاری می کنند و هلاکت درو و برداشت می کنند».(۸)
۱۴. دشمن امیر مومنان علی ـ علیه السلام ـ : امیر مومنان ـ علیه السلام ـ می فرمایند: «اگر با شمشیرم بر بینی مؤمن بزنم که دشمن من شود، با من دشمنی نخواهد کرد و اگر تمام دنیا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد و این بدان جهت است که قضای الهی جاری شد و بر زبان پیامبر امّی ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ گذشت که فرمود: (ای علی! مؤمن تو را دشمن نگیرد و منافق تو را دوست نخواهد داشت)».(۹)

پاورقی:

۱. شماره این خطبه در نهج البلاغه با ترجمه آیتی عبد المحمد، ۱۸۵ می باشد.
۲. نهج البلاغه، ترجمه آیتی، عبدالمحمد، خطبه ۱۸۵.
۳. همان.
۴. ترجمه گویا و شرح فشرده ای بر نهج البلاغه، ترجمه آشتیانی محمدرضا و امامی، محمد جعفر، قم، انتشارات مطبوعات هدف، چاپ اول، بی تا، ج۳، ص۴۷، نامه ۲۷.
۵. بقره : ۲۷۳.
۶. ویژگی های منافقان در این خطبه بیش از این ها بود که برای اختصار به دوازده ویژگی اکتفا شد.
۷. مجادله : ۱۹.
۸. نهج البلاغه، خطبه ۲.
۹. نهج البلاغه، ترجمه آیتی، عبدالمحمد، حکمت ۴۲.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.