چرا حضرت ده صفت از سگان را بر میشمارد؟

0 119

مضمون ذیل : «خوشا به حال آن که مانند سگان زندگی کردند و در ادامه حضرت ده صفت از سگان را بر میشمارد» در نهج البلاغه وجود دارد؟

پاسخ:

حضرت امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ فرمود:((طوبی لمن عشیه کعیش الکلب، ففیه عشره خصال. فینبغی أن یکون کلها للمؤمن:
الاوّل: لیس له مقدار بین الخلق ( و هو حال المساکین
الثانی: أن یکون فقیراً لیس له مال و لا ملک ( وهو صفه المجردین
الثالث: لیس له مأوی معلوم والارض کلها له بساط ( وهو من علامات المتوکلین
الرابع: أن یکون أکثر اوقاته جائعاً ( وهو من دأب الصالحین
الخامس: إن خمر به صاحبه مأه جلده لایترک بابه ( وهو من علامات المریدین
السادس: لاینام من اللیل الا الیسیر ( وذلک من اوصاف المحبین
السابع: إنه یطرو و یجفی ثم یدعی فیجیب ولا یحقد( وذلک من علامات الخاشعین
الثامن: وحتی بما یدفع صاحبه من الاطعمه ( وهو حال القانعین
التاسع: اکثر عمله السکوت ( وذلک من علامات الخائفین
العاشر: اذا مات لم یبق منه المیراث ( وهو حال الزاهدین
یعنی: خوش آنکه چون سگان، زندگی کند در این حیوان ده خصلت است که مؤمن به داشتن آنها سزاوار است.
یک: آن که سگ را در میان مردمان قدری نیست و این همان حال مسکینان و بیچارگان است.
دوم: آنکه مالی و ملکی از آن او نیست و این، همان صفت مجردان است.
سوم: آنکه او را خانه و لانهای معین نیست هرجا که رود رفته است و این، علامات متوکلان است.
چهارم: آنکه اغلب اوقات گرسنه است و این عادت صالحان است.
پنجم: آنکه اگر صاحب او صد تازیانه به او بزند در خانه او را رها نمیسازد و این صفت مریدان است.
ششم: آنکه شب هنگام بجز اندکی نمیآرمد و این حالت محبان و دوستداران است.
هفتم: آنکه رانده میشود و ستم میکشد، لیکن چون بخوانندش، بدون درنگی باز میگردد.
و این، نشانه فروتنان است.
هشتم: آنکه بهر خوراکی که صاحبش به او میدهد، راضی است و این، حال قانعان است.
نهم: آنکه بیشتر لب فرو بسته و خاموش است و این، علامات خائفان است.
دهم: چون آنکه بمیرد، میراثی بجای نگزارد و این، حالت زاهدان است.
توضیح:این حدیث شریف در کتب روائی که در اختیار ما بوده یافت نشد اما در کتاب نظم دررالسمطین(۱) مرحوم زرندی حنفی آمده است.
و از نظر سند نیز مرسله میباشد. چون در سند او آمده: روی الحافظ ابوبکر احمد بن البیهقی بسنده الی علی(ع) انه قال… تا آخر … سند آن بیان نشده است.

پاورقی:

۱. جمال الدین محمدین یوسف بن الحسن بن محمد الزرندی الحنفی، مکتبه امیرالمؤمنین، ج ۱، ۱۳۷۷ هـ ، ص ۱۵۶.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.