از زندگی پیامبر(ص) چه درسی می گیریم؟

0 48

قرآن مجید پیامبر اکرم(ص) را اسوه نیک معرفی کرده است. (۱) و در جای دیگر ابراهیم و اصحاب او را اسوه حسنه می داند. (۲)دلیلش آن است که “انتخاب فرستادگان خدا از میان انسان ها به خاطر آن است که بتوانند سر مشق عملی برای امت ها باشند؛ زیرا مهم ترین و مؤثرترین بخش تبلیغ و دعوت انبیاء دعوت های عملی آن ها است و به همین دلیل دانشمندان اسلام معصوم بودن را شرط قطعی مقام نبوت دانسته اند”. (۳)
پیامبر اکرم(ص) که در همه صفات عالی انسانی سرآمد بود طبیعی است که همه رفتار و گفتار و حرکات و سکناتش می تواند سر مشق دیگران باشد. از نظر تربیتی ثابت شده است که الگوهای تربیتی نقش مؤثری در سازندگی نفوس دارد. هرشخصی در هر رتبه ای که باشد باید به بزرگان خود تأسی کند.
امام علی(ع) که خود اسوه مؤمنان است از تأسی به پیامبر اکرم(ص) و الگو پذیری از آن حضرت یاد کرده و فرموده اند: صبر و شکیبایی بر حاکمان اسلامی واجب است، زیرا خداوند به پیامبرش دستور می دهد شکیبایی کن آن چنان که پیامبران اولوالعزم شکیبایی کردند و همین معنا را بر دوستان و اهل طاعتش با دستور به تأسی جستن به پیامبر واجب فرموده است. (۴)
صبر پیامبر در برابر اذیت و آزارهای قریش، یهودیان و منافقین نتیجه ای شیرین که رشد و توسعه اسلام در اقطاب عالم باشد را در پی داشت.
چنانجه ما نیز با تاسی از پیامبر در برابر اهداف مقدسمان به انجام تکلیف و ادامه مسیر همت بگماریم و در برابر نا ملایمات خسته نشده و صحنه را خالی نگذاریم نتیجه ای شیرین خواهیم گرفت و اگر پیامبر(ص) در زندگی ما اسوه و سرمشق باشد قطعاً برنامه های زندگی ما دگرگون خواهد شد و آحاد جامعه به سعادت و کامیابی خواهند رسید.
یکی دیگر از ویژگی های پیامبر اسلام تواضع ایشان بود که به نمونه هایی از آن می پردازیم
۱. آن قدر حضرت متواضع و فروتن بود که متن روایت او را”خاضع الطرف‏” می‏نامد یعنی به زمین نگاه می‏کرد و سر را کمتر بالا می‏برد، این چنین با وقار و متین. . . با ادب و فروتن. چنان‏ در برابر خالقش خاضع و خاشع بود که بیشتر سرفرود می‏آورد و کمتر سر را بلند می‏کرد. همیشه خدا را حاضر و ناظر می‏دید و لحظه‏ای ‏بلکه کمتر از لحظه‏ای هم از یاد و ذکر خدا غافل نبود.
۲. یکی دیگر از نشانه‏های بارز تواضع و خوی نیکویش این بود که‏ به هر که می‏رسید، پیشقدم در سلام کردن بر او بود، سلام که خود تحیت اسلامی است و پیامبر آن را به ما یاد داده، خود نیز بیش از همه و پیش از همه به آن عمل می‏کرد و قبل از آنکه دیگری بر او سلام کند، او خود سلام می‏کرد. هرگز پیامبر ملاحظه نمی‏کرد که آن‏فرد بزرگ است ‏یا کوچک، دانشمند است‏یا بی‏سواد، ثروتمند است ‏یا فقیر.
۳. یکی دیگر از موارد تواضع و فروتنی حضرت این بود که هر وقت ‏وارد مجلس می‏شد، هر جا که جای خالی بود می‏نشست، مانند ما خودخواهان یا نادانان نبود که دنبال صدر مجلس هستیم، و خیال‏می‏کنیم که باید بالا و بالاتر نشست. اصلا آن جا که انسان والا می‏نشیند والا است نه آنکه انسان والا باید در جای والا نشیند.
قطعا این از تواضع است که انسان در جایی که خالی ‏است‏ بنشیند و هرگز منتظر نباشد که دیگران در برابرش قد علم‏کنند و برخیزند تا آن جناب را در صدر مجلس بنشانند. این حالت ‏بدون تردید برخاسته از هوای نفس است و تکبر که باید زدوده شودو گاهی بلکه بیشتر به خاطر عقده‏های درونی و محرومیت‏های دیرینه ‏است که شخص می‏خواهد از این راه خودی را نشان دهد!!
۴. پیامبر آرام و آهسته سخن می‏گفت و هیچ گاه فریاد نمی‏زد و صدا را بلند نمی‏کرد. و مجلس آن حضرت نیز از چنان آرامشی ‏برخوردار بود که عین ادب و تواضع است و کسی در مجلس پیامبر بلند سخن نمی‏گفت “و اغضض من صوتک‏” و دستور هم همین بود که‏کسی صدایش را بالاتر از صدای رسول الله نکند “لاترفعوا اصواتکم‏ فوق صوت النبی‏” و چون خود حضرت آهسته و آرام سخن می‏گفت لذا مجلسش بسیار آرام و با وقار بود که حتی صدای به هم زدن بال‏پرنده به گوش می‏رسید.
۵. “لایقطع علی احد کلامه‏” هرگز سخن کسی را قطع نمی‏کرد و تا شخصی مشغول سخن گفتن بود، به او خوب گوش می‏داد و پس از تمام‏شدن سخنش آرام پاسخش را می‏گفت. و چنان اصحابش را تربیت کرده‏ بود که هرگاه لب مبارکش به سخن وا می‏شد، تمام حاضران ساکت‏می‏شده و سراپا گوش می‏شدند “کان علی رؤوسهم الطیر” و هرگاه ‏سخن حضرت تمام می‏شد بدون آنکه سخنانشان با هم تزاحم کند، با هر یک به نوبت‏ حرف می‏زد.
۶. نکته دیگری که بسیار جالب و ارزنده است و باید مدنظر قرار گیرد این است که حضرت در هنگام سخن گفتن، به افراد یکسان نگاه‏ می‏کرد “و کان یساوی فی النظر والاستماع للناس‏” و باید سخنگویان محترم این مطلب را دقت کنند که یکسان و مساوی درحال حرف زدن به این طرف و آن طرف نگاه کنند زیرا این نکته ‏ظریف اخلاقی است که در نگریستن به افراد(هنگام صحبت کردن)انسان‏فرق بین این و آن نگذارد و همه را به یک دید بنگرد که‏امیدواریم در موارد دیگر نیز این تساوی و یکسان‏نگری حفظ شود. راستی چه زیبا است تربیت رسول الله! بنابراین، هر که‏ بخواهد بیشتر به پیامبر نزدیک گردد، باید رفتار و اخلاقش را با آن حضرت نزدیکتر کند.
۷. “و کان یجالس الفقراء و یواکل المساکین‏” او نه تنها با مالداران و دارایان مجالست می‏کرد. بلکه با فقرا و مستمندان نیز همنشین بود. بلکه قطعا حضرت از نشستن با فقرا بیشتر لذت می‏برد و اگر با ثروتمندان می‏نشست ‏به خاطر هدایت کردن آنان بود نه چیز دیگر.
۸. پیامبر اگر سواره بود هرگز نمی‏پذیرفت که شخصی همراه و همگام او پیاده راه رود. از او می‏خواست که بر مرکبش در کنارش‏ سوار شود و اگر قبول نمی‏کرد یا امکان نداشت، به او می‏فرمود:از من جلوتر برو تا من در پس تو آیم و به تو برسم. این چه عظمت‏و بزرگواری است انسان‏ها را سرگردان می‏کند و به حیرت وا می‏دارد. (۵)
برای آگاهی بیشتر به کتاب سنن النبی از علامه طباطبائی مراجعه نمائید.

پی نوشت ها:
۱. احزاب(۳۳) آیه ۲۱.
۲. ممتحنه(۶۰) آیه ۴ و ۶.
۳. ناصر مکارم و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۶۴، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران: بی تا.
۴. همان.
۵. ماهنامه پاسدار اسلام، شماره ۲۲۲، محمد جواد مهری.
منبع: نرم افزار پیامبر مهربانی – مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.