خاتمیت یعنی چه و چرا پیامبراسلام (ص) خاتم است؟
خداوند برنامه سعادت را توسط پیامبران به بشریت ابلاغ کرده است. از آن جایی که جامعه انسانی از اوّل شایستگی دریافت برنامه کامل و جامع را نداشت، پیامبران یکی پس از دیگری آمدند تا کم کم برنامه جامع را ارائه نمایند، تا رسیدن به زمان بعثت حضرت محمد(ص). در این زمان بشر به اندازهای از رشد رسید که بتواند برنامه سعادت را به طور جامع و به صورت کامل دریافت کند و آن را حفظ نمایند.
چون به این مرحله رسید، دین به صورت کامل به گونه ای که بتواند تا قیامت نیازهای بشر را تأمین کند، عرضه شد. همه گفتنی ها گفته شد. دیگر برنامه و مطلبی باقی نماند تا نیاز به آمدن پیامبری باشد. در این موقعیت پیامبر اسلام(ص) به عنوان خاتم پیامبران و پایان دهنده نبوت مبعوث گردیده؛ قرآن به صراحت اعلام فرمود که آخرین پیامبر است و تا قیامت پیامبری نخواهد آمد.
قرآن میفرماید: “محمد(ص) پدر هیچ یک از مردان شما نبود، ولی رسول خدا و خاتم و آخرین پیامبران است و خداوند به هر چیز آگاه است”.(۱)
پس نیاز به پیامبر برای این است که نقشه تکامل بشر به وسیله او ارسال شود. وقتی بشر نقشه کامل را دریافت نمود، دیگر نیازی به بعثت پیامبر ندارد.
به دیگر سخن: انبیای پیشین برای این که انسان بتواند در راه پرنشیب و فرازی که به سوی تکامل دارد، پیش برود، هر کدام قسمتی از نقشه این مسیر را در اختیار او گذاردند، تا شایستگی پیدا کرد که نقشه کلی و جامع تمام راه به وسیله آخرین پیامبر حضرت محمد(ص) از سوی خداوند بزرگ در اختیار او قرار گیرد.
با دریافت نقشه کلی و جامع، نیازی به نقشه دیگر نخواهد بود. از این رو روایات پیامبر اسلام(ص) را آخرین آجر یا گذارنده آخرین آجر کاخ زیبا و مستحکم رسالت و پیامبری شمرده است.رسول خدا(ص) فرمود: “من خشت آخرینم و من خاتم پیامبرانم”.(۲)
چون انسانها آخرین نقشه را دریافت نموده اند، با کمال عقلی که به آن دست یافته اند، به وسیله آن میتوانند زندگی و خوشبختی را ترسیم کنند. به این دلیل نقشه کامل به انسان داده شده که چون به مرحله ای از بلوغ فکری دست یافت که میتواند سعادت و رستگاری را بفهمد و در زندگی خود اجرا کند، نیز وجود امامان معصوم(ع) بعد از پیامبر، انسانها را از دریافت های اشتباه و فهم غلط آیات الهی، تضمین میکند، بنابراین با وجود نقشه کامل زندگی خوشبخت و مفسران معصوم که ما را از خطا و اشتباه باز میدارند، نیازی به پیغمبر جدید نخواهد بود.
هم چنین با پیروی از پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع)، علمای امت قادرند با شناخت اصول کلی اسلام و شرایط زمان و مکان، آن اصول کلی را با مقتضیات زمانی و مکانی تطبیق دهند و حکم الهی را استخراج و اجرا نمایند. نام این عمل “اجتهاد” است.
فقها و علمای شایسته امت اسلامی بسیاری از وظایفی را که پیامبران تبلیغی و قسمتی از وظایف پیامبران تشریعی را(بدون آن که خود شریعتی وضع کنند) با عمل اجتهاد و با وظیفه رهبری انسانها انجام میدهند. از این رو در عین این که نیاز به دین همواره باقی است
بلکه هر چه بشر به سوی تمدن پیش رود، نیاز به دین افزایش مییابد، احتیاج به تجدید نبوت و آمدن کتاب آسمانی و پیامبر جدید برای همیشه برطرف شد و پیامبری پایان یافت.
انسان امروزی با وجود تعالیم پیامبران و آخرین پیام الهی(که مصون از تحریف و تغییر میباشد) نیز با توجه به پیشرفت عقل و اندیشه بشری، اگر خواهان سعادت و رسیدن به خوشبختی جاودانه در دنیا و آخرت باشد، میتواند از آموزه ها و تعالیم دینی ماندگار بهره مند شده و نیاز به تجدید نبوت و آمدن پیامبر جدید نیست.
پی نوشتها:
۱. احزاب(۳۳) آیه ۴۰.
۲. ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج ۸، ص ۴۱۲.
منبع: نرم افزار پیامبر مهربانی – مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی