آیا پیامبر(ص) حلال خدا را برای خود حرام کرده است؟

0 110

دو آیه در قرآن وجود دارد اول( لا ینطق عن الهوی ) و دوم( یا ایها الرسول لما تحرم ما احل الله علیک ) اگر پیامبر تمام حرفها و نطق هایش به صورت وحی و حق می باشد پس چرا چیزی را که خدا برای پیامبر حلال کرده ایشان بر خود حرام کردند؟

پاسخ:
آنچه ما می گوییم این است که سخنان پیامبر در تبیین قرآن و بیان مجملات و شرح عبادات و خبر دادن از غیب و معرفی افراد بهشتی و دوزخی و معرفی جانشین و. . . ، وحی است و در مسائل شخصی که مربوط به دین و اجتماع نیست، حق است.
تشریع و قانونگذاری کار خداست و غیر خدا حق ندارد در این حوزه دخالت کند.
خداوند می فرماید:
قاتِلُوا الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ لا یُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُه‏(۱)
با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام می‏شمرند، پیکار کنید.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدین‏(۲)
ای کسانی که ایمان آورده‏ اید! چیزهای پاکیزه را که خداوند برای شما حلال کرده است، حرام نکنید! و از حدّ، تجاوز ننمایید! زیرا خداوند متجاوزان را دوست نمی‏دارد.
در دو آیه فوق سخن از حرام نشمردن حرام خدا(یعنی حلال شمردن آن) و حرام شمردن حلال خداست که هر دو ظلم بزرگ و تجاوز به حدود خداست که اولی(حرام نشمردن حرام خدا) ویژگی کافرانی است که باید با آنان جنگید و دومی( تحریم حلال ها) اقدام مؤمنانی است که جاهلانه کاسه داغ تر از آش شده اند و هر دو زشت و ناپسند است و حاشا که رسول خدا از این زمره باشد.
حرام نشمردن حرام خدا یا حلال شمردن حرام خدا که اصلا از مؤمن سر نمی زند چون به آشکار درافتادن با خدایی خدا و اعلام جنگ با خداست.
مؤمن ممکن است در اثر غلبه شهوت و غلبه شیطان، عملا مرتکب حرام شود، ولی هیچ گاه به اعتقاد، حرام خدا را حلال نمی شمارد و چنین اقدام خداستیزانه ای را مرتکب نمی گردد و ارتکاب این اقدام نشانه آشکار خروج از ایمان و درافتادن با خداست.
ممکن است در اثر بدفهمی و کج فهمی برای رسیدن به رضای خدا، عملا حلال خدا را بر خود حرام کند بدون این که در اعتقاد آن را حرام بداند.
این اقدام دوم که از مؤمن ممکن است سر بزند، تحریم حلال بر خود برای جلب رضای خداست که در واقع نوعی تحریم حلال و تشریع و قانون گذاری و درافتادن با خداست و از پیامبر چنین اقدامی هم سر نزد و نمی زند، بلکه ایشان مؤمنانی را که مرتکب این تحریم عملی شده بودند را مذمت کرد و آنان را از این اقدام برحذر داشت.(۳)
اما آنچه پیامبر انجام داد، قسم بر ترک حلال برای جلب رضای همسرانش بود. ایشان عملا حلالی را بر خود حرام کرد نه به عنوان عبادت و بندگی و برای جلب رضای خدا( آن گونه که بعضی مؤمنان داغ انجام دادند و آیه ۸۷ مائده نازل شد و کارشان را محکوم کرد و تجاوزگری نامید)
بلکه حلال را با قسم بر خود حرام کرد تا همسران را راضی کند و خداوند این مشقت و محرومیت را بر ایشان روا ندانست و پایبندی به این قسم را لازم نشمرد و راه نجات از این قسم را با دادن کفاره قسم به ایشان نمایاند و وعده داد که پیامدهای ناگواری که برای این شکستن قسم ممکن است تصور شود را جبران خواهد کرد و تدارک خواهد نمود.
این کار حضرت کار حق و جایزی بود، ولی چون طرف مقابلش یعنی همسران ظالم بودند، با این که پیامبر کار حرام یا مکروهی انجام نداده بود، موظف شد قسم بشکند تا زنانش عبرت بگیرند و متنبه شوند.
پس این مساله شخصی حضرت بود و به دین و رسالت و احکام اجتماعی مردم مربوط نبود و نه حضرت با وحی موظف به تحریم شده بود و نه تحریم را دستور وحی شمرده بود، بلکه کار حق و جایزی بود که انجام داد.
نهی هم در اینجا نهی ارشادی است نه نهی مولوی و کاری که انجام شده بود گناه نبود. بلکه اقدامی بود که پی آمدهای سخت برای پیامبر داشت و او را از حلالی محروم می نمود.
به آیه مربوط به کار رسول خدا توجه کنید:
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغی‏ مَرْضاتَ أَزْواجِکَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ(۴)
ای پیامبر! چرا چیزی را که خدا بر تو حلال کرده بخاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام می‏کنی؟ ! و خداوند آمرزنده و رحیم است.
این که از رسول خدا هم با عنوان “النبی” یاد می کند برای این است که ایشان را اکرام کرده باشد و خطاب نسبت به ایشان، خطاب از سر دلسوزی و برای رعایت جانب ایشان و در حقیقت برای توبیخ همسرانی است که با ایشان به نحوی سخت گیرانه برخورد می کردند که ایشان برای جلب رضایت آنان بر خود سخت می گرفت و با قسم، حلال خدا را بر خود عملا حرام می کرد تا آنان را راضی سازد.(۵)
آیات بعد نیز شاهد آن است که زنان آن حضرت در حق ایشان ظالم و سخت گیر بوده و ایشان می خواسته با محروم کردن خود از بعض حقوقش رضایت آنان را کسب کند و خدا در صدد دفاع از ایشان در مقابل آنان برآمده و با نهی از این اقدام، آنان را توبیخ کرده است.
این خطاب شبیه خطاب در آیه زیر است:
عَفَا اللَّهُ عَنْکَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْکاذِبینَ(۶)
خداوند تو را بخشید چرا پیش از آنکه راستگویان و دروغگویان را بشناسی، به آنها اجازه دادی؟ !(خوب بود صبر می‏کردی، تا هر دو گروه خود را نشان دهند!)
در اینجا گر چه به ظاهر توبیخ پیامبر است ولی در واقع توبیخ منافقان است که برای توجیه فرار خود از جبهه می خواستند ظاهر اجازه گرفتن به آن بدهند.
بنا بر این آن تحریمی که گناه عظیم است، تحریم عملی حلال خدا به عنوان عبادت و برای کسب رضای خداست و اقدام پیامبر اصلا این گونه نبود و در اینجا گر چه ظاهر آیه نهی و توبیخ پیامبر است، ولی در واقع برای دفاع از پیامبر و رعایت جانب او و توبیخ همسران ظالم اوست و از پیامبر اقدام خلاف شرعی سر نزده تا با عصمت ایشان منافات داشته باشد.
پی نوشت ها:
۱. توبه(۹)آیه۲۹.
۲. مائده(۵)آیه۸۷.
۳. واحدی، علی بن احمد، اسباب نزول القرآن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق،
ص ۲۰۸.
۴. تحریم(۶۶)آیه۱.
۵. البحر المحیط فی التفسیر، اندلسی ابو حیان محمد بن یوسف، بیروت، دار الفکر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۲۰۷.
۶. توبه(۹)آیه۴۳.
منبع: نرم افزار پیامبر مهربانی – مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.