دلیل آیاتی از قرآن که با عصمت پیامبر تناقض دارند، چیست؟

0 40

آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که برداشت سطحی و نادرستی که از این آیات شده، باعث شده تا برخی گمان کنند که پیامبران معصوم نیستند، زیرا طبق برداشت ایشان، این آیات دلالت بر صدور گناه از پیامبران و استغفار و توبه از سوی پیامبران دارد. از ظاهر این تعابیر استفاده می شود پیامبران نیز گناه می کنند. بنابراین معصوم نیستند.
بررسی تفصیلی همه این آیات و مفاد آن ها از عهده ما خارج است. برای مطالعه آن ها می توانید به کتبی که در این باره تألیف شده یا درباره آن ها بحث شده، مراجعه نمائید.(۱)
اما به طور کلی و اجمالی در این باره باید بگوییم: برداشت ظاهری از قرآن زمانی معتبر است که برداشت ما با آیات دیگر و روایات صحیحه تعارض نداشته باشد. در صورت تعارض با آیات دیگر، اکتفا به برداشت ظاهری جایز نیست. باید با توجه به قرائن پیوسته و ناپیوسته، معنا و مراد واقعی خداوند متعال را کشف کنیم.
درباره آیاتی که عصمت انبیا از آن ها برداشت شده، عدم توجه به آیات دیگر قرآن و روایات صحیح موجب شده این پندار نادرست به برخی اذهان خطور نمایید که انبیا هم گناه می کردند.
یکی از آیاتی که نادرستی این پندار از آن به دست می آید، آیه ۶۴ سوره نساء است که خداوند متعال در این آیه، اطاعت پیامبران را به طور مطلق، لازم دانسته و می فرماید:
“وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُول إِلاّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللّه؛هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای این که به فرمان خدا، از وی اطاعت شود. “
اطاعت مطلق از یک انسان در صورتی صحیح است که اعمال و رفتار آن شخص به طور مطلق در راستای اطاعت خدا باشد. پیروی از آنان منافاتی با اطاعت از خدای متعال نداشته باشد. لازم است که همه اعمال رسولان الهی در راستای اطاعت خدا باشد و گرنه امر به اطاعت مطلق از کسانی که در معرض خطا و انحراف باشند، موجب گمراهی انسان از صراط مستقیم است و با حکمت خداوند متعال سازگار نیست.
با توجه به نکته مذکور درباره آیاتی که عدم عصمت برخی انبیا از آن ها برداشت شده، به صورت اجمالی باید بگوییم آنچه با عصمت انبیا منافات دارد، این است: که یک پیامبر تکلیف الزامی خداوند را انجام ندهد. در آیاتی که در قرآن کریم آمده، هیچ یک دلالت بر این ندارد که پیامبری تکلیف الزامی خداوند را انجام نداده باشد.
دستوری که خداوند متعال به حضرت آدم در بهشت داده بود، از نوع تکلیف الزامی نبود، زیرا بهشت برای انسان ها عالم تکلیف نیست یا مثلا حضرت یونس قوم خودش را ترک کرد. در نزول عذاب بر آن ها تعجیل نمود، مخالفت با تکلیف الزامی خداوند و ارتکاب فعل حرام نیست تا با عصمت ایشان در تضاد باشد.
اگر گناه نبود، پس چرا این پیامبران استغفار نموده اند؟
گرچه استغفار و توبه ما انسان های عادی، توبه از گناه است. اما استغفار و توبه، منحصر در توبه از گناه نیست. چه بسا افرادی که از اولیاء الله هستند، به سبب انجام یک فعل مکروه هم استغفار و توبه می کنند.
توبه انبیا هم توبه از ترک اولی است، نه توبه از گناه. انبیا به سبب شناخت عمیقی که نسبت به عظمت خداوند متعال دارند، خود را موظف به اطاعت محض از دستورات خداوند(اعم از دستورات الزامی و ارشادی و غیره) می دانند. در مواردی که از دستورات غیر الزامی هم نافرمانی می کنند، توبه و استغفار می کنند، چون اولی این بود که آن را ترک کنند. به سبب ترک اولی، توبه می کنند، نه به سبب ارتکاب گناه و انجام عمل حرام.

پی نوشت:
۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر موضوعی پیام قرآن، قم، امیر المؤمنین، ج هفتم، بخش “تنزیه انبیاء”، ص ۱۰۳ تا ۱۷۳؛ سبحانی، جعفر، تفسیر موضوعی منشور جاوید، ج ۴، ص ۷۱ تا ۲۳۵.
منبع: نرم افزار پیامبر مهربانی – مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.