لطفاً مراجعی را معرفی کنید که در مورد حقانیت پیامبر(ص) سخن گفته باشند؟
سؤال تا حدودی ابهام دارد و معلوم نیست که چگونه مرجعی مورد نظر شما می باشد در عین حال آنچه اکنون می توان گفت این است که:در مورد پیامبران راه هایی برای شناخت حقانیت آنها وجود دارد. فرض کنید شما در زمان حضرت عیسی(ع) زندگی می کنید و او ادعای پیامبری می کند. شما حق دارید از او بپرسید به چه دلیل و مدرکی شما خود را پیام آور و رسول خدای یکتا معرفی می کنید؟ اگر او در جواب شما بگوید من به اذن و اجازه خداوند کارهای خارق العاده می کنم که در زمان ما یا مطلقا کسی نمی تواند آن را انجام دهد مثل زنده کردن مرده ها. شما می توانید برای ایمان آوردن به سخن او، از وی بخواهید مرده ای را زنده کند. بنابراین اگر ایشان توانایی این کار را داشت، صداقت و راستگویی او برای شما مسلم می شود.(معجزه) حال اگر این پیامبری که شما از راه معجزه او را شناختید از پیامبر بعدی خبر دهد و خصوصیات او را برای شما ذکر کند، شما می توانید با توجه به ویژگی هایی که پیامبر اولی می گوید، پیامبر دومی را بشناسید. در مورد پیامبر اکرم(ص) که خاتم پیامبران است. هر دو راه وجود دارد، یعنی هم از طریق اخبار پیامبران گذشته می توان به حقانیت پیامبر اکرم(ص) پی برد و هم از طریق معجزه. سلمان فارسی از اساتید مسیحی خود نشانه های پیامبر آخرالزمان را آموخت و به همین دلیل خود را به اطراف مدینه رساند و منتظر ظهور پیامبر اسلام ماند و با همان نشانه ها به حقانیت پیامبر اکرم(ص) ایمان آورد.
مردم زمان پیامبر(ص) با درخواست معجزه و مشاهدات عینی معجزات پیامبر اکرم(ص) به او ایمان آوردند و در کنار آن معجزات، پیامبر اکرم(ص) قرآن را به عنوان معجزه جاوید اسلام معرفی نمود و از دیگران تقاضا نمود که اگر می توانید مثل قرآن کریم ارائه کنید از طرف دیگر چون رسالت پیامبر اکرم(ص) جاودان و همیشگی است معجزه آن حضرت هم مانندنی و همیشگی است لذا این مبارزه و تحدی طلبی قرآن کریم تا قیام قیامت وجود دارد و قرآن برای معجزه زنده است و همیشه در میان بشریت فریاد می زند: «وَ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیْبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ؛ و اگر در آنچه بر بنده خود نازل کردهایم شک دارید پس اگر راست مىگویید سورهاى مانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر خدا فرا خوانید».(بقره/۲۳)
این تحدی قرآن در همیشه تاریخ بدون هماورد می ماند و با همه تلاشهایی که دشمنان اسلام برای مبارزه با قرآن می کنند احدی نمی تواند مانند آن بیاورد. جهت آگاهی بیشتر پیرامون این مسئله به مطالب زیر توجه کنید: قرآن از جهاتى گوناگون، اعجاز دارد و معجزهاى جاوید و زنده است؛ یعنى، در همه زمانها، دیگران از آوردن مثل آن عاجز و ناتوانند. از این رو قرآن تمام اندیشمندان و فرزانگان بشرى را، به تحدى و چالش فراخوانده است. بعضى از جنبه هاى اعجاز قرآن عبارت است از: اعجاز ادبى و موسیقیایى قرآن از جهت اعجاز ادبى، برجسته ترین ادیبان عرب را شگفت زده ساخته است تا آنجا که سرسخت ترین دشمنان پیامبرصلى الله علیه وآله (مانند ولید)، بر فرابشرى بودن اسلوب زیبا، ترکیب بدیع و آهنگ بى نظیر آن اعتراف کرده اند. پروفسور دورمان Marry Gaylord Dorman. آمریکایى مىنویسد: «قرآن لفظ به لفظ به وسیله جبرئیل، بر حضرت محمدصلى الله علیه وآله وسلم وحى شده و هر یک از الفاظ آن کامل و تمام است. قرآن معجزهاى جاوید و شاهد بر صدق ادعاى محمد رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم است. قسمتى از جنبه اعجاز آن، مربوط به سبک و اسلوب انشاى آن است و این سبک و اسلوب، به قدرى کامل و عظیم و با شکوه است که نه انسان و نه پریان، نمى توانند کوچکترین سورهاى نظیر آن را بیاورند»(نیک بین، نصراللَّه، اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب، (دورود، سیمان وفارسیت، بىتا)، ص ۴۸ ؛ به نقل از اسلام و غرب، ص ۱۰۶) پروفسور ا.گیومA. Guillauome. مىگوید: «قرآن با آهنگ زیباى مخصوص، داراى موسیقى دلنوازى است که گوش را مىنوازد. عده کثیرى از مسیحیان عرب زبان، سبک قرآن را ستودهاند. از میان شرق شناسان کسانى که به زبان و ادبیات عرب آشنایى دارند، فصاحت و لطف و ظرافت شیوه قرآن را مىستایند. زمانى که قرآن را تلاوت کنند، جذابیت خاص آن، بىاختیار شنونده را به سوى خود مى کشد و این حلاوت و موسیقى دلنشین بود که فریاد سرزنش کنندگان را خاموش کرد و به کالبد شریعت پیامبر اسلام، روح دمید و آن را غیرقابل تقلید گردانید. در پهنه نظم، نثر و ادبیات پردامنه عرب، کتابى به فصاحت، بلاغت، بلندپایگى و پرمایگى قرآن نمى شناسیم و اثرى نیست که بتوان آن را با قرآن مقایسه کرد. تأثیر عمیق آیات قرآن بر عرب و غیر عرب، آن چنان است که عنان اختیار از کف مىدهند».(The Quran Interpreted, A. J. Arberry, New York. 4791, v.2.p.0Vق:) بىآزار شیرازى، عبدالکریم، ترجمه تصویر و تفسیرى آهنگین سوره فاتحه و توحید، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم ۱۳۷۴) نولدکه آلمانى در کتاب تاریخ قرآن مىنویسد: «کلمات قرآن آن چنان خوب و به هم پیوسته است که شنیدنش، با آن هماهنگى و روانى، گویى نغمه فرشتگان است؛ مؤمنان را به شور مى آورد و قلب آنان را مالامال از وجد و شعف مى گرداند».VGeschichte Des Quran. Neeldke. p.65. بارتلمى سنت هیلر دانشمند فرانسوى نیز در کتاب محمد و قرآن مى نویسد: «قرآن کتابى است بىهمتا که زیبایى ظاهرى و عظمت معنوى آن برابر است. استحکام الفاظ، انسجام کلمات و تازگى افکار در سبک نو ظهور آن، چنان جلوهگر است که پیش از آنکه خردها تسخیر معانى آن گردند، دلها تسلیم آن مى شوند. در میان پیامبران هیچ کس، مانند پیامبر اسلام نتوانسته است این همه نفوذ کلام داشته باشد. قرآن با سبک خاص خود، هم سرود مذهبى است و هم نیایش الهى؛ هم شریعت و قوانین سیاسى و حقوقى است و هم نوید بخش و هشدار دهنده؛ هم پندآموز است و هم راهنما و هدایت کننده به راه راست و هم بیان کننده قصه، داستان و حِکَم و امثال. و بالاخره قرآن زیباترین اثر به زبان عربى است که در میان کتابهاى مذاهب جهان نظیر ندارد.
به اعتراف مسیحیان عرب زبان این کتاب شریف، تأثیر شگرفى در دل و جان شنوندگان دارد»Mohomet et Le Quran, Hilaire, B.Saint, Paris, 5681 P.721آگاهى بیشتر در این زمینه نگا:
الف. صادق رافعى، مصطفى، اعجاز قرآن، (تهران: بنیاد قرآن، ۱۳۶۱)؛
ب. قطب، سید، التصویر الفنى فى القرآن؛
پ. بى آزار شیرازى، عبدالکریم، ترجمه تصویر و تفسیرى آهنگین سوره فاتحه و توحید، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، ۱۳۷۴).
۲. اعجاز علمىرازهاى علمى نهفته در قرآن، اقیانوس بىکرانى از دانشهاى کیهان شناختى، انسان شناختى، تاریخ، نجوم و … است که دانشمندان شرق و غرب را به تحقیقات زیادى واداشته و آنان را سخت به حیرت افکنده است. در اینجا به نمونههاى چندى از آیات و موضوعات علمى ذکر شده اشاره مى شود:
۱. ترکیب خاص نباتات (آیه ۱۹، سوره حجر)؛
۲. تلقیح نباتات (آیه ۲۲، همین سوره)؛
۳. قانون زوجیت و تعمیم آن به عالم نباتات (آیه ۳، سوره رعد)؛
۴. حرکت وضعى و انتقالى زمین (آیه ۵۳، سوره طه)؛
۵. وجود یک قاره دیگر غیر از قارههاى شناخته شده آن روز (آیه ۱۷، سوره رحمن)؛
۶. اصل کروى بودن زمین (آیه ۴۰، سوره معارج)؛
۷. ارتباط بین پدیدههاى جوى (آیه ۱۶۴، سوره بقره و آیه ۵ سوره جاثیه).
در عین حال با توجه به اینکه قرآن، کتابى انسان ساز و هدایتگر است، تنها ممکن است در موارد خاصى به مسائل علمى اشاره کند. این اشارات جزئى، منبع الهام براى دانشمندان است. گذشته از آن، قرآن همیشه مردم را به سیر در روى زمین و مطالعه پدیده هاى جوى، فرا خوانده و بنا بر پارهاى از تفاسیر، امکان صعود به کرات دیگر را خبر داده است.
در این زمینه کتابها و مقاله هاى بسیارى از سوى دانشمندان، در رشته هاى مختلف علوم به نگارش درآمده و همه از عظمت قرآن و تطبیق آیات آن، با جدیدترین ره یافته اى دانش بشرى سخن گفته اند. نگا: الف. طباطبایى، سید محمد حسین، اعجاز قرآن؛
ب. آیهاللَّه مکارم شیرازى، ناصر، قرآن و آخرین پیامبر؛
ج. المکى العاملى، حسن محمد، الالهیات على هدى الکتاب والسنه و العقل، محاضرات استاد جعفر سبحانى، (قم: امام صادق علیه السلام، ۱۴۱۷)، ج ۳، ص ۴۱۸؛
د. آیهاللَّه خویى، سید ابوالقاسم، ترجمه البیان، ج ۱، ص ۱۱۷. «موریس بوکاى» (BucailleMaurice) در کتاب مقایسهاى میان تورات، انجیل، قرآن و علم مىگوید: «چگونه مى توان از تطبیق قرآن با جدیدترین فرآورده هاى علمى بشر، در شگفتى فرو نرفت و آن را اعجاز به حساب نیاورد!؟».بوکاى، موریس، مقایسه اى میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه: مهندس ذبیح اللَّه دبیر، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، ۱۳۶۴) او ضمن مقایسه آموزه هاى علمى قرآن، با تناقضات عهدین و دانشهاى رایج زمان نزول قرآن، مىگوید: «نظر به وضع معلومات در عصر محمدصلى الله علیه وآله، نمى توان انگاشت که بسیارى از مطالب قرآنى – که جنبه علمى دارد – مصنوع بشرى بوده باشد. به همین جهت کاملاً به حق است که نه تنها قرآن را باید به عنوان یک وحى تلقى کرد؛ بلکه به علت تضمین اصالتى که عرضه مى دارد … به وحى قرآنى مقام کاملاً متمایزى مى دهد».(همان، ص ۳۳۸)
۳. اعجاز در پیشگویى: قرآن از حوادثى در آینده خبر داده است. این خبرها، برخى نسبت به خود قرآن است و بعضى نسبت به حوادث خارجى. بخشى رویدادهاى مقطع خاصى از تاریخ است و بعضى مستمر و پایا. برخى زمان تحققش فرارسیده و از نظر تاریخى صدق و حقانیت قرآن را به اثبات رسانده است. در مقابل برخى دیگر مربوط به آینده بشریت است؛ مانند: حاکمیت صالحان، برقرارى حکومت جهانى عدل و توحید و تحقّق مدینه آرمانى اسلامى. دورمان مى نویسد: «قسمت دیگر از اعجاز قرآن، مربوط به پیشگویىهایى است که در آن مندرج است و به نحو اعجاب آورى، داراى اطلاعاتى است که مرد درس نخوانده اى مانند محمدصلى الله علیه وآله وسلم هیچ گاه قادر نبود آنها را جمع کند»(نیک بین، نصراللَّه، اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب، ص ۴۸)
به اختصار بعضى از موارد یاد شده بیان مىشود:
۳-۱. تحریف ناپذیرى
قرآن مجید به صراحت اعلام مىدارد: – بر خلاف کتابهاى آسمانى پیشین – براى همیشه از ساحت این کتاب مقدس کوتاه است و حفظ و عنایت الهى، همواره تضمین کننده عصمت آن است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ؛ همانا ما ذکر [ قرآن] را فروفرستادیم و ما همواره آن را نگاهبانیم»(حج(۱۵)، آیه ۹) و «وَ إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ؛ و این کتابى است نفوذ ناپذیر، باطل از پیش و پس در آن راه نمىیابد. نازل شده از سوى خداى حکیم و حمید است».(فصلت(۴۱)، آیه ۴۱ و ۴۲)
این ادعاى قرآن، اکنون تجربه اى پانزده قرنه را پشت سر نهاده و نشان داده است که تلاشهاى دشمنان، در این زمینه ناکام مانده و حسرت افزودن یا کاستن حتى یک کلمه از قرآن، بر دل آنها مانده است و از اینکه در آینده نیز بتوانند از عهده آن برآیند، به طور کامل مأیوس و ناامید گشته اند!
۳-۲. تحدّى ناپذیرى
قرآن به گونه هاى مختلف، انسانها را به تحدّى و همانند آورى فراخوانده و با قاطعیت کامل ادعا کرده است: اگر تمام بشر، دست به دست هم دهند، نمىتوانند مانند آن را بیاورند: «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً؛ بگو اگر جن و انسانها با یکدیگر اتفاق کنند، هرگز نمى توانند همانندى چون این قرآن آورند؛ هر چند گروهى از ایشان گروه دیگر را پشتیبان باشند».(اسراء(۱۷)، آیه ۸۸) قرآن از این فراتر رفته و مخالفان را به آوردن سورهاى چون قرآن، دعوت و عجز و ناتوانى همیشگى آنان را در این باره اعلام کرده است: «وَ إِنْ کُنْتُمْ فِى رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِى وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ؛ و اگر در آنچه ما بر بنده خویش نازل کردیم (قرآن) تردید دارید، پس سورهاى مانند آن بیاورید و گواهان خود – جز خدا – را فراخوانید، اگر راست مى گویید! پس اگر چنین نکنید – و هرگز نخواهید کرد – پس بپرهیزید از آتشى که هیزم آن انسان است و سنگ که براى کافران مهیا شده است».(بقره (۲)، آیه ۲۳ و ۲۴) این پیشگویى قرآن، طى پانزده قرن تجربه شده است و همه تلاشها در جهت همانند آورى سورهاى – حتى به اندازه سوره «کوثر» که داراى حجمى در حدود سه سطر است – ناکام مانده و تکاپوگران این عرصه را جز رسوایى سودى نبخشیده است.
جهت آگاهى بیشتر در این زمینه نگا:
– خویى، سیدابوالقاسم، مرزهاى اعجاز، ترجمه جعفر سبحانى، (تهران: محمدى، چاپ اول، ۱۳۴۹)، ص ۱۵۳-۱۶۶.
۳-۳. حوادث تاریخى قرآن مجید رخدادهایى را پیش از وقوع آنها و در شرایطى که محاسبات عادى قادر به پیشبینى آنها نبود، اعلام کرده و واقعیت تاریخى نیز به طور دقیق – آنسان که قرآن از پیش خبرداده – تحقق یافته است. نمونه هایى از آن عبارت است از:
۳-۳-۱. پیروزى اسلام بر مشرکان مکّه و ورود مسلمانان به خانه خدا در امنیت کامل: «لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُؤُسَکُمْ وَ مُقَصِّرِینَ لا تَخافُونَ؛ هر آینه به خواست خدا به مسجد الحرام در مى آیید؛ در حالى که سرهاى خود را تراشیده و تقصیر مى کنید و هیچ خوفى بر شما نباشد» .(فتح (۴۸)، آیه ۲۷) پس از نزول این آیه، چیزى نگذشت که صلح و به تعبیرى فتح حدیبیه پدید آمد و زمینه هاى ورود سرافرازانه مسلمانان و از پى آن، پیروزى قاطع اسلام بر شرک و کفر و تبدیل مجدد مسجد الحرام به کانون اصلى توحید فراهم شد.
۳-۳-۲. پیروزى روم بر ایران؛ قرآن مجید خبر مىدهد پس از پیروزى امپراتورى ایران بر روم، به زودى روم بر ایران چیره شده و مؤمنان از این حادثه خرسند خواهند شد: «غُلِبَتِ الرُّومُ فِى أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ فِى بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ؛ روم در ادنى الارض (اطراف شام یا الجزیرهنگا: شبر، سید عبداللَّه، تفسیر القرآن الکریم، (بیروت: داراحیاء التراث العربى، بىتا)، ص ۳۸۵.) مغلوب گردیده و پس از آن در اندک سالى (بین سه تا هفت سال) چیره خواهد شد. امر همواره از آن خدا است؛ چه پس از آن و چه پیش از آن و در آن روز، مؤمنان شادمان خواهند شد».(روم (۳۰)، آیات ۲-۴) این پیشگویى قرآن همزمان با پیروزى مسلمانان در جنگ بدر، رخ نمود و شادى مضاعف براى مسلمانان به همراه آورد. همان. وجوه دیگرى نیز درباره اعجاز قرآن ذکر شده است؛ از قبیل: اعجاز در معارف، اخبار به غیب، عدم اختلاف و تناقض، قانونگذارى و … .
مطالعه منابع مختلف در این زمینه سفارش مى شود.
براى آگاهى بیشتر ر.ک:
الف. مطهرى، مرتضى، وحى و نبوت، (قم: صدرا)؛
ب. طباطبایى، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، (قم: اسماعیلیان، بىتا)، ج ۱، صص ۵۸ – ۷۳؛
پ. توسلیان، سید مرتضى، عظمت قرآن؛
ت. جمعى از نویسندگان «در راه حق»، درسهایى پیرامون شناخت قرآن؛
ث. گرامى، محمد على، درباره شناخت قرآن؛
ج. حجازى، فخرالدین، پژوهشى پیرامون قرآن و پیامبر؛
چ. مکارم شیرازى، ناصر، قرآن و آخرین پیامبر؛
ح. مؤدب، سیدرضا، تأملى در آفاق اعجاز قرآن (مق)، معارف، ش ۲۰، آبان ۱۳۸۳؛
خ. مؤدب، سید رضا، اعجاز قرآن در نظر اهل بیتعلیهم السلام و…، (قم: احسن الحدیث، چاپ اول ۱۳۷۹).
منبع: نرم افزار پرسمان دانشجویی