منظور از نزدیکی پیامبر به خدا که در سوره نجم آمده چیست؟

0 25

منظور از نزدیکی پیامبر به خدا که در سوره نجم آیه ۹ می فرماید چیست؟ ضمنا ما در روایات خوانده بودیم سیر الی الله پیغمبر(ص) در بهشت هم ادامه دارد پیغمبر اگر فقط یک قدم داشته باشد دیگر پیامبر راهی برای رفتن و سلوک نخواهد داشت؟

پاسخ:
چنانکه در تفسیر نمونه آمده(۱) در خصوص این بخش از آیات سوره نجم دو تفسیر عمده وجود دارد:
تفسیر اول این است که مراد از تعلیم دهنده و کسی که پیامبر به وی نزدیک شده جبرئیل است.
این تفسیر مستلزم اشکالات متعددی است که در تفسیر نمونه به خوبی بیان شده است از جمله اینکه در آیات بعد آمده است که پیامبر او را نزد سدره المنتهی(بر- فراز آسمانها دید) اگر منظور جبرئیل باشد او در سفر معراج از آغاز و از روی زمین با پیامبر همراه بود، و تنها در اوج آسمان او را ندید.
تفسیر دوم این است که مراد از تعلیم دهنده و مراد از کسی که پیامبر(ص) به اندازه قاب قوسین به وی نزدیک شد خداوند متعال است. طبق روایات متعددی که از منابع اهل بیت(ع) نقل شده این آیات موافق تفسیر دوم است که می‏گوید منظور از این آیات شهود باطنی خاصی نسبت به ذات پاک خدا است که برای پیامبر(ص) در این صحنه روی داد و در معراج بار دیگر تکرار شد و رسول اللَّه فوق العاده تحت تاثیر جذبه معنوی این دیدار قرار گرفت.
مرحوم شیخ طوسی در « امالی» از پیامبر اسلام(ص) نقل می‏کند:
« لَمَّا عُرِجَ بِی إِلَی السَّمَاءِ دَنَوْتُ مِنْ رَبِّی(عَزَّ وَ جَلَّ) حَتَّی کَانَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی‏»(۲)
«هنگامی که به آسمان معراج کردم آن چنان به ساحت قدس پروردگارم نزدیک شدم که میان من و او فاصله قوسین یا کمتر بود. »
روایات متعدد دیگری نیز نقل شده که برای رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری می کنیم.(۳)
با پذیرش تفسیر مذکور در پاسخ به شبه شما باید بگوییم که آنچه در اینجا مطرح شده خدا ساختن از پیامبر(ص) نیست. بلکه آگاه نمودن انسان ها نسبت به مقام والای پیامبر خاتم(ص) است و گرچه پیامبر(ص) عبد خداوند متعال است. اما همه عباد در یک رتبه و مقام قرار ندارند برخی از عباد و بندگان به حدی می رسند که خداوند آنها را از حیوان هم پست تر و گمراه تر می داند(۴)
و بعضی به رتبه ای می رسند که خداوند متعال آنها را به مقام خلافت خود می رساند و می فرماید: « إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَهً»(۵)« من در روی زمین، جانشینی قرار خواهم داد. » وقتی خداوند متعال چنین مقاماتی را به بندگان صالح خود عنایت می کند. چرا ما بندگان عادی بخل و تنگ نظری داریم؟ !
از سوی دیگر باید توجه داشت که وجود خداوند متعال محدود به حدود مادی و مکانی نیست تا بگوییم پیامبر(ص) بعد از ۱۴۰۰ سال در عالم برزخ این یک قدم را برداشته است. خداوند متعال وجود نامحدودی دارد که گرچه تعبیر « قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی‏» کنایه از شدت قرب و نزدیکی پیامبر(ص) به خداوند متعال دارد.
اما قرب و نزدیکی به یک وجود نامحدود نیز نامحدود است و لذا این قرب و نزدیکی نسبت به ما انسان های عقب افتاده و دورمانده قرب و نزدیکی است. اما نسبت به خداوند متعال این سیر قابل توقف و ایستایی نیست.
بنا بر این آیات و روایات معراج در صدد این است که بفرماید پیامبر به نهایت اوجی که یک فرد می توانست برسد، رسید و آن مظهر مطلق خدا شدن می باشد و یک قدم مانده که آن خدا شدن باشد که هیچ موجودی این قدم را نمی تواند بردارد. زیرا موجودات ذاتا ممکن و محتاجند و خداوند ذاتا غنی و بی نیاز و ممکن واجب و فقیر بالذات غنی بالذات نمی شود از این رو در بعضی ادعیه در باره پیامبر و اهل بیت ایشان آمده:
لَا فَرْقَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهَا إِلَّا أَنَّهُمْ عِبَادُکَ وَ خَلْقُکَ فَتْقُهَا وَ رَتْقُهَا بِیَدِکَ بَدْؤُهَا مِنْکَ وَ عَوْدُهَا الَیک(۶)
بنا بر این رسول خدا تا ابد الاباد هم که کمال بیابد هرگز از مقام بنده بودن فراتر نخواهد رفت و به مقام خدایی و واجب الوجودی نخواهد رسید. نه می رسد و نه طالب است. او افتخارش بندگی خداست.
پی نوشت ها:
۱. ر. ک: آیت الله مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج‏۲۲، ص۴۸۶.
۲. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴، ص ۳۵۲.
۳. ر. ک: صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، قم، انتشارات فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ش، ج‏۲۷، ص ۳۹۸
۴. « وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ »(أعراف(۷) آیه ۱۷۹)«به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم آنها دلها [عقلها] یی دارند که با آن(اندیشه نمی‏کنند، و) نمی‏فهمند و چشمانی که با آن نمی‏بینند و گوشهایی که با آن نمی‏شنوند آنها همچون چهارپایانند. بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند(چرا که با داشتن همه‏ گونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند).
۵. بقره(۲) آیه ۳۰.
۶. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، الوفا، ۱۴۰۵ق، ج۹۵، ص۳۹۲.
منبع: نرم افزار پیامبر مهربانی – مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.