پیامبر اسلام(ص) چند همسر داشتند؟
پیامبر اسلام چند همسر داشتند؟ در موضوع تعداد همسران پیامبر نظرهای مختلفی بیان شده کدامیک صحیح می باشد؟
پاسخ:
تاریخ نگاران و سیره نویسان در مورد تعداد همسران پیامبر(ص) گوناگون سخن گفته برخی راه مبالغه را در پیش گرفته و شمار همسران پیامبر را بیش از آن چه که واقعیت داشته، منعکس کرده اند.
عوامل مبالغه گویی ها
مبالغه گوییها ممکن است دو عامل داشته باشد:
عامل اوّل:
انگیزه شیطانی و به جهت خرد کردن شخصیت ملکوتی پیامبر اسلام و این که وانمود کنند، رسول اعظم(ص) اسیر تمایلات نفسانی، هوی و هوس بود. برخی با همین انگیزه و با ارائه چهرهای ناخوشایند از پیامبر، به دسیسه و تحریف تاریخ روآورده، به دروغ برای پیامبر(ص) همسرانی بیش از آنچه که واقعیت داشته، منعکس کرده اند.
با کمال تأسف شیطنت دشمنان اسلام، در کتابهای تاریخ و سیره مسلمانان راه پیدا کرده است. اینک به عنوان نمونه به برخی از ازدواجهایی که برای پیامبر برشمرده اند، اما اساسی ندارد، اشاره می شود:
۱- ملیکه دختر کعب: برخی از مورخان همانند “ابن اثیر”، “ابن سعد” و “شمس الدین ذهبی” نوشته اند: پیامبر با ملیکه بنت کعب ازدواج کرد. پدر ملیکه را خالد در سال هشتم و در فتح مکه کشته بود. پیش از آن که ملیکه زندگی مشترک خود با پیامبر را آغاز کند، عایشه به او گفت: حیا نمیکنی که با قاتل پدرت ازدواج کرده ای؟! ملیکه با شنیدن این حرف، از این کار پشیمان شد و پیامبر او را طلاق داد.(۱)
۲- دختر ابیجون: نوشته اند که پیامبر با دختر ابیجون ازدواج کرد.(۲) پیش از آن که مراسم عروسی برگزار گردد، دختر ابیجون متوجه شد که ابراهیم پسر پیامبر از دنیا رفته است، گفت: اگر پیامبر بود، پسرش نمی مرد، (حالا که مرده است، معلوم میشود پیامبر نیست) پیامبر با شنیدن این جمله او را طلاق داد.(۳)
۳- قتیله دختر قیس: نوشته اند که در سال پایانی زندگانی پیامبر(ص) اشعث بن قیس، خواهر خود را به عقد پیامبر درآورد، سپس رهسپار “حضرموت” شد تا خواهرش را به مدینه نزد پیامبر ببرد. پیش از آن که به مدینه رسد، خبر رحلت پیامبر را دریافت نمود.(۴)
۴- جوینه: گفته اند که در سال نهم هجری زنی به نام جوینه دختر ابی اسید ساعدی، به عقد پیامبر(ص) درآمد و جمله ناشایستی بر زبان جاری کرد، بدین جهت پیامبر از او جدا شد.(۵)
نقد:
نادرستی این موارد از آن روست که به تصریح قرآن در چند سال پایانی زندگانی پیامبر(ص) ازدواج بر حضرت حرام شده بود. پذیرفته نیست که در این دوره حضرت برای ازدواج قدمی برداشته باشد. قرآن در این باره می گوید:
لَا یَحِلُّ لَکَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ؛ پس از آن دیگر هیچ زنی بر تو حلال نیست، و نشاید که همسرانی را جانشین آنان سازی . (۶)
این آیه پس از فتح خیبر و در اواخر سال هفتم، یا اوایل سال هشتم هجری نازل شد. مفسران در سبب نزول آیه مذکور نوشته اند:
بعد از آن که خیبر فتح و غنایم بسیاری نصیب مسلمانان شد، همسران پیامبر(ص) از حضرت زینت و تجملات زندگی را خواسته بودند، پیامبر آنان را به ساده زیستی دعوت کرد و از زندگی تجملاتی باز داشت.
در این باره آیات ۲۸ و ۲۹ احزاب نازل شد و آنان را به انتخاب بین طلاق (و زندگی تجملاتی دنیایی منهای پیامبر) یا ساده زیستی (با ادامه پیوند زناشویی با پیامبر و بهره مندی از مقام امهات المؤمنین؛ مادران مومنان) آزاد گذاشت. همه همسران گفتند: “ای رسول خدا! ما زندگی با تو را انتخاب میکنیم، هر چند با محرومیت هایی همراه باشد.
به هیچ عنوان جدایی از شما را نمی خواهیم”. آری زنان پیامبر زندگی زاهدانه و ساده را پذیرا شدند. به گفته عایشه “زنان حضرت در زمان حیات ایشان و در دوره زندگی مشترکشان با پیامبر از نان گندم سیر نشدند.(۷)
پس از این، آیه ۵۲ احزاب نازل شد ،بدین شرح :
ای پیامبر! دیگر اجازه نداری همسر جدیدی را اختیار کنی، نیز نمی توانی با طلاق همسرانت، همسران جدیدی را جایگزین نمایی.
عبدالرزاق صنعانی می نویسد:
پس از آن که زنان پیامبر در گزینش بین زندگی دنیوی یا پیامبر، ایشان را برگزیدند، آیه ۵۲ احزاب نازل شد.(۸)
بیهقی در السنن الکبری می نویسد:
آیه ۵۲ احزاب به عنوان پاداش به زنان پیامبر در گزینش مذکور نازل شد.(۹)
ابن عباس می گوید:
با نزول آیه ۵۲ احزاب، خدا به پیامبر فرمود: بر همان زنان بسنده کن. چنان که اینان به تو رضایت داده اند.(۱۰)
بلاذری می نویسد:
ابی امامه پسر سهل بن حنیف می گوید: با نزول آیه “لا یحل لک النساء من بعد…” پیامبر به زنانش بسنده کرد و بعد از آن ازدواج نکرد.(۱۱)
بنابراین هر نقل تاریخی که به گونه ای بگوید پیامبر در پی ازدواج های دوباره در چند سال پایانی زندگیش بود، اعتباری ندارد و قابل پذیرش نیست.
نتیجه:
۱) روایت ابن اثیر، ابن سعد و ذهبی در مورد ازدواج پیامبر(ص) با ملیکه دختر کعب قابل پذیرش نیست، چون در این روایت آمده که خالد بن ولید، پدر ملیکه را در فتح مکه کشته بود و ازدواج پس از آن صورت گرفت. فتح مکه در سال هشتم هجری اتفاق افتاد و در این زمان ازدواج دوباره بر پیامبر حرام شده بود.
۲) ازدواج پیامبر با دختر “ابیجون” درست نیست، چون در این نقل آمده است: دختر ابیجون همین که دید ابراهیم پسر پیامبر مرد، گفت: اگر او پیامبر بود، پسرش نمیمرد، و پیامبر با شنیدن این حرف، پیش از عروسی از او جدا شد، در حالی که ابراهیم در سال دهم هجری از دنیا رفت.
ابراهیم در ذی الحجه سال هشتم هجری متولد شد و در هیجده ماهگی و در جمادی الاوّل یا جمادی الثانی سال دهم هجری درگذشت.(۱۲) این تاریخ پس از نزول آیه ۵۲ احزاب است که پیامبر اجازه ازدواج نداشت و در این راه قدمی برنداشت.
۳) ازدواج با جوینه نیز نادرست است، چرا که در سال نهم هجری ازدواج بر پیامبر ممنوع بود.
۴) ازدواج با “قتیله” خواهر اشعث بن قیس نیز نادرست است، چون تاریخ آن به پایان سال دهم یا آغاز سال یازدهم هجری میرسد که پیامبر از ازدواج دوباره منع شده بود.
عامل دوم:
ممکن است ریشه مبالغه گوییها وجود چند اسم، لقب و کنیه برای یک شخص در جوامع عربی به ویژه در محیط حجاز باشد که برخی به جهت کوتاهی و کاستی در داده های تاریخی، از بسیار بودن نام ها، تعدد افراد را فهمیده باشند که از این جهت و به صورت ناخواسته بر شمار همسران پیامبر(ص) افزوده می شود.(۱۳)
به عنوان نمونه و در راستای عامل مذکور جالب توجه است که مورخان از دو زن به نام های “ام شریک و خوله بنت حکیم” نام برده و نوشته اند: پیامبر با این دو زن تنها خطبه عقد جاری کرد، در حالی که بنا به گفته برخی از مورخان این دو نام، متعلق به یک نفر است.(۱۴)
در هر حال در مورد شمار زنانی که با پیامبر پیمان زندگی مشترک بستند، مورخان و سیره نویسان بین یازده تا ۲۱ نفر را بیان کرده اند، بدین شرح:
۱- بیست و یک نفر:
فضل بن حسن طبری(م۵۴۸) در اعلام الوری شمار همسران را به بیست و یک نفر رسانید و بیان داشت که پیامبر(ص) با ده تن تنها خطبه عقد جاری کرد و با یازده تن زندگی نمود.(۱۵)
نقد: سخنان نویسنده اعلام الوری در مورد زنانی که با پیامبر زندگی مشترک داشتند، با دیگر مورخان و سیره نویسان مشترک است و اختلافی ندارد. طبرسی همانند بسیاری از مورخان یازده نفر را برگزیده است. اختلافی که با دیگر سیره نویسان دارد، در مورد آنانی است که می گویند: پیامبر با آنان تنها خطبه عقد جاری کرده بود. او می نویسد:
“پیامبر با ده تن تنها خطبه عقد جاری کرد.”
این سخن را دیگر پژوهشگران تاریخ و سیره تأیید نمی کنند، بلکه آن را نادرست می دانند.
گاهی این نویسنده به اموری اشاره میکند که پایه و اساسی ندارد، از جمله می نویسد:
“ام سلمه توسط نجاشی و با مهریه چهارصد دینار به عقد پیامبر درآمد”.(۱۶)
نادرستی این سخن بر کسی پوشیده نیست. ام حبیبه با مهریه چهارصد دینار توسط نجاشی به عقد پیامبر درآمد، نه ام سلمه. این از اشتباهات نگارنده اعلام الوری است و بیان او در مورد ده نفر زنانی که تنها پیامبر با آنان خطبه عقد جاری نمود، نیز اشتباهی دیگر.
۲- هیجده تن:
حاکم نیشابوری (م.۴۵۰هـ) شمار هیجده نفر را پسندیده و در این نقل، نام هفت زن ذکر شده که اسامی آنان بدین شرح است: فاطمه بنت شریح، هند بنت یزید، اسماء بنت نعمان، قتیله بنت قیس، سنا بنت صلت، عالیه و زنی از بنی غفار. (۱۷)
که مستندات تاریخی گواهی نمی دهند اینها به همسری پیامبر درآمده باشند، بلکه شواهدی دست کم برای نادرستی برخی از آنان وجود دارد، از جمله “قتیله بنت قیس، خواهر اشعث بن قیس” میگویند: پیش از آن که “اشعث بن قیس” خواهرش را از جنوب جزیره العرب به مدینه بیاورد، پیامبر(ص) رحلت نمود.
همان گونه که در آغاز بیان شد، پس از ازدواج با “میمونه” در سال هفتم، پیامبر دیگر ازدواجی نکرد، و ازدواج بر حضرت حرام شد.
جای شگفتی است که حاکم نیشابوری می نویسد: ازدواج پیامبر با “میمونه” در سال هفتم (سال عمرهالقضاء) و آخرین ازدواج پیامبر بود.(۱۸)
با این وجود می نویسد که: برخی در سالهای پایانی زندگی پیامبر به همسری حضرت درآمدند.
بنابراین روایتی که می گوید پیامبر در سال پایانی زندگیش نیز ازدواج کرد، درست نیست.
۳- شانزده نفر:
برخی از نویسندگان همانند شیخ طوسی (م۴۶۰هـ) گزارش شانزده زن را در مورد همسران پیامبر برگزیده که بین آنان، نام پنج زن وجود دارد. اسامی آنان بدین شرح است: فاطمه بنت شریح، اسماء بنت نعمان کندی، قتیله دختر قیس و خواهر اشعث، ام شریک از بنی بخار، سنا بنت صلت از بنی سلیم. (۱۹)
که مستندات تاریخی آنان را به عنوان همسران پیامبر تأیید نمیکند، بلکه همان گونه که در نقد دیدگاه حاکم نیشابوری بیان شد، منابع تاریخی بر خلاف آن دلالت دارد.
۴- پانزده تن:
بعضی سیره نویسان و مورخان، همانند علی بن حسین مسعودی (م۳۴۶ هـ) و محمد بن جریر طبری (م۳۱۰هـ) در مورد تعداد همسران پانزده نفر را بیان داشته اند.(۲۰)
مسعودی می نویسد:
پیامبر(ص) با پانزده زن خطبه عقد ازدواج خواند، و از این جمع با یازده تن زندگی کرد؛ با چهارتن تنها به خواندن خطبه عقد بسنده کرد و بدون عروسی از آنان جدا شد.(۲۱)
۵- چهارده نفر:
برخی از تاریخ نویسان همانند “محمد بن سعد” مشهور به “کاتب واقدی” (۱۶۸-۲۳۰هـ) نویسنده کتاب الطبقات الکبری، نیز احمد بن محمد بن عبد ربه اندلسی (م۳۲۸) در کتاب عقد الفرید شمار همسران را چهارده تن برشمرده اند.(۲۲)
ابن سعد از چهارده زن نام میبرد که پیامبر(ص) با آنان خطبه عقد خواند از این تعداد سه تن (خدیجه بنت خویلد، زینب بنت خزیمه و ریحانه بنت زید) در زمان پیامبر مردند، و با دو تن به نام های “فاطمه بنت ضحاک” و “اسماء بنت نعمان” تنها خطبه عقد جاری کرد اما بدون عروسی، از پیامبر جدا شدند.(۲۳)
۶- سیزده همسر:
تعدادی از نویسندگان، تعداد همسران را سیزده تن ذکر کرده و یادآور شده اند: پیامبر تنها با یازده تن از آنها زندگی مشترک داشت و با دو تن خطبه عقد جاری کرد.(۲۴)
۷- یازده همسر: (دیدگاه برگزیده)
آنچه مورد پذیرش پژوهشگران تاریخ و سیره قرار گرفته، قول محمد بن اسحاق (۸۵-۱۵۱هـ) که در سیره نویسی پیشکسوت میباشد، نیز شاگردش عبدالملک بن هشام (م۲۱۳هـ) است.
ابن اسحاق می نویسد:
پیامبر با سیزده زن خطبه عقد خواند، از این تعداد با دو تن به برگزاری خطبه عقد بسنده کرد و بدون عروسی و زندگی مشترک از هم جدا شدند اما یازده تن را به خانه برد و با آنان زندگی کرد. دو نفر در هنگام حیات حضرت به نام های خدیجه دختر خویلد و زینب دختر خزیمه، معروف به ام المساکین دیده از جهان فرو بستند.
در هنگام رحلت حضرت، نُه زن به نامهای سوده، عایشه، حفصه، ام سلمه، ام حبیبه، زینب دختر حجش، جویریه، صفیه و میمونه در خانه حضرت بودند. (در خانه ایشان در یک زمان بیش از نُه زن وجود نداشت)(۲۵).
ابن هشام می نویسد:
پیامبر با یازده زن خطبه عقد جاری کرد و آنان را به خانه برد. از جمع زنان، دو تن در زمان حیاتش درگذشتند. بالاترین شمار زنان پیامبر در یک زمان، نُه نفر بود. با دو تن دیگر به نامهای “اسماء کندیه و عَمره کلابیه” به خواندن خطبه عقد بسنده کرد.(۲۶)
محمد جعفر کتانی (م۳۴۵ هـ) می نویسد:
آن چه از راه های گوناگون و متواتر در مورد ازدواجهای پیامبر رسیده و صحیح است، این است که یازده همسر داشت (ترتیب آنان بدین قرار است): خدیجه، سوده، عایشه، ام سلمه، حفصه، زینب دختر خزیمه، امحبیبه، زینب دختر جحش، جویریه، صفیه و میمونه. شش تن از آنان از قبایل قریش بودند (خدیجه، سوده، عایشه، حفصه، ام سلمه و ام حبیبه) و چهار تن از قبایل دیگر بودند (زینب دختر جحش، جویریه، زینب دختر خزیمه و میمونه) و یک تن از بنی اسرائیل (صفیه).
در حیات پیامبر دو زن (خدیجه و زینب دختر خزیمه) از دنیا رفتند و نه زن باقی ماندند. (۲۷)
پی نوشت ها:
۱- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص۲۶۰؛ محمد بن سعد کاتب واقدی، الطبقات الکبری، ج۸، ص ۱۴۸؛ شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۱، ص ۵۹۶ و ۵۹۵.
۲- مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۲، ص ۲۱۰.
۳- الکامل، ج۲، ص ۳۰۹؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص ۵۹۳؛ ابی عبیده مثنی، تسمیه ازواج النبی، ص ۷۰؛ حاجی نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۳۷۸.
۴- الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۴۷؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۵۹۵.
۵- تاریخ الاسلام، ج۱، ص۵۹۴-۵۹۵؛ یحیی بن حسین، الاحکام، ج۱، ص۴۵۷.
۶- احزاب(۳۳) آیه ۵۲.
۷- شیخ طوسی، المبسوط، ج۴، ص۱۵۸.
۸- عبدالرزاق صنعانی، المصنف، ج۷، ص۴۹۲، خ۱۴۰۰۴.
۹- بیهقی، سنن الکبری، ج۷، ص۵۳؛ حطاب الرعینی، مواهب الجلیل، ج۵، ص ۱۰؛ بحار، ج۲۲، ص۱۸۴؛ علامه حلی، تذکره الفقهاء، ج ۲، ص ۵۶۶.
۱۰- ابن جوزی، نواسخ القرآن، ص۲۱۱.
۱۱- بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۰۵.
۱۲- الکامل، ج۲، ص۲۷۲؛ ابن کثیر، البدایه والنهایه، ج۴، ص۳۷۴؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۸۷و۸۸.
۱۳- در همین راستا قابل فهم است و توجیه میشود که چرا بین شمار همسران پیامبر که مورخان و سیرهنگاران ادعا کرده اند، با تعداد نامهای آنان همخوانی نیست. بالاترین شماری که در مورد همسران پیامبر ادعا شده، هیجده نفر است. (مستدرک حاکم، ج۴، ص۳) یا ۲۱ نفر (اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۸-۲۷۴) در حالی که بالاترین نام همسران که گفته اند، سی نفر است. (امیر مهنا خیامی، زوجات النبی و اولاده، ص ۴۶و۴۷).جهت آگاهی بیشتر به جدول پیوست مراجعه نمایید.
۱۴- ابن سید الناس، عیون الاثر، ج۲، ص۳۹۳.
۱۵- اعلام الوری، ج۱، ص ۲۷۸-۲۷۴.
۱۶- همان، ص ۲۷۷.
۱۷- مستدرک حاکم، ج۴، ص۳و۳۵.
۱۸- همان، ج۴، ص۳۰.
۱۹- مبسوط، ج۴، ص۲۷۰.
۲۰- علی بن حسین مسعو دی، مروج الذهب، ج۲، ص۲۹۰؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۱۰.
۲۱- مروج الذهب، ج۲، ص۲۹۰.
۲۲- الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۱۶-۲۱۸؛ زوجات النبی(ص)، ص۴۱.
۲۳- ابن سعد یادآور میشود: افرادی همانند محمد بن کعب قرظی، عمر بن حکم و عبدالله بن عبید الله همین دیدگاه را دارند.
۲۴- ابن اسحاق، سیرهالنبی، ج۴، ص ۱۰۶۲؛ ابن هشام، سیرهالنبویه، ج۴، ص۳۰۴.
۲۵- سیره رسول الله، ج۲، ص۱۰۹۹-۱۱۰۲.
۲۶- السیره النبویه، ج۴، ص۳۰۴و۳۰۵.
۲۷- محمد جعفر کتانی، من هدی الحدیث النبوی نظم المتناثر من الحدیث المتواتر، ص۲۱۷.
منبع: نرم افزار پیامبر مهربانی – مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی