چرا پیامبر(ص) در میانسالی و بعد از آن همسران متعددی برگزیدند؟
با وجودی که رسول خدا در دوره جوانی با یک زن به سر برد، چرا در میانسالی و بعد از آن همسران متعددی برگزیدند؟ فلسفه و حکمت این کار چه بود؟
پاسخ:
لازم است دو مطلب را در آغاز یادآور شویم:
۱- نگرشی گذرا به فرهنگ عربهای جاهلی درمورد زن وازدواج:
در بینش عربهای جاهلی نسبت به جنس زن و ازدواج ، نکته ها و واقعیتهایی وجود دارد که توجه به آن در تحلیل و تفسیر ازدواجهای پیامبر به ما کمک میکند تا بتوانیم در پرتو آن ، تفسیری درست و معقول و واقع بینانه ارائه نماییم.
نکته ها بدین قرار است:
۱-۱- مشکلات اقتصادی: وضع اقتصادی بسیار نامناسب و اسفناک و محرومیّت از امکانات طبیعی شبه جزیره عربی از یک سو و تمرکز ثروت منطقه در دست برخی از سران مشرک مکه و طائف و نیز در دست یهودیان مدینه و اطراف آن، وضع را بر مردم مشکل کرده بود.
۱-۲- قتل و غارت: جنگ و خونریزی و چپاول اموال مردم در آن محیط امری رایج و متداول بود. به قول ابن خلدون: این گونه کارها جزء خصلتهای ثانوی عرب جاهلی به شمار میآمد. از آثار زیانبار رواج جنگ و غارتگری، کشته شدن مردان و فراوانی زنان شوهر مرده است. بدین جهت زنان شوهر مرده و کنیزان افزایش چشمگیری پیدا کرده بودند.
۱-۳- بی علاقگی به دختر: آنان به جهت فقر مادی، دست و پاگیر بودن دختران در محیطی که همیشه آتش جنگ برافروخته بود، نیز به جهت ترس از اسیر شدن دختران در جنگها و نقش نداشتن زنان در درآمدهای آنان؛ یعنی غارتگری و چپاول اموال مردم، و دغدغهای که در جوانی آنان در امر ازدواجشان پدید میآمد، به دختر علاقهای نداشتند و دخترانشان را زنده به گور می کردند.
چرا که ممکن است این دختر بزرگ شود و وبال آنان گردد ، هم می بایست مخارج زندگیشان را تأمین کرد، و هم در صورت بروز جنگ، احتمال اسیر شدنشان میرفت و می بایست نیرویی صرف امنیت آنان گردد ، نیز دغدغه شوهر دادن آنان وجود داشت. آنان چاره کار را در زنده به گور کردن دختران می دیدند و در همان آغاز به زندگیشان پایان می دادند.
۱-۴- کمک از طریق ازدواج: با وجود وضع ناگوار اقتصادی، همسر گزینی نوعی کمک به خانواده زن محسوب می شد. به همین جهت مشرکان قریش، در مسیر مبارزه اقتصادی با پیامبر، دامادهای ایشان را تشویق کردند دختران پیامبر را طلاق دهند و آنان را به خانه پدر بفرستند تا بدین وسیله بر مشکلات اقتصادی پیامبر بیافزایند.
آنان به “ابوالعاص بن ربیع” همسر زینب و خواهر زاده حضرت خدیجه و “عتبه بن ابی لهب” همسر رقیه و عتبیه بن ابی لهب همسر ام کلثوم مراجعه کردند و از آنان خواستند زینب و رقیه و ام کلثوم (دختران پیامبر) را طلاق دهند. ابوالعاص بن ربیع تقاضای آنان را نپذیرفت، ولی عتبه بن ابی لهب با این شرط که دختر سعد بن عاص را به عقد او درآورند، موافقت کرد و رقیه را طلاق داد.
نیز با انگیزه افزایش فشار اقتصادی بر پیامبر عتیبه بن ابی لهب، امکلثوم را طلاق داد.
۱-۵- شتاب در ازدواج دوشیزگان: در آن محیط دختران را زود شوهر می دادند، حتی پیش از آن که دختر به سن بلوغ برسد، او را به عقد کسی در می آوردند و در آغاز بلوغ به خانه شوهر می فرستادند.تا آن حد که انسان کمتر دختر بالغی را می یافت که به سن ازدواج رسیده باشد اما هنوز شوهر نکرده باشد.
در فرهنگ عرب آن زمان ازدواج زود هنگام پسندیده و نیکو شمرده میشد و از تأخیر در ازدواج دوری می جستند و آن را خوش نمی دانستند.(۱)
۱-۶- رواج ازدواج دوباره بیوه ها: نزد عرب جاهلی زن بیوه اگر شوهر نمی کرد، کاری ناپسند تلقی میشد. پس از آن که شوهر میمرد و یا وی را طلاق میداد و عده وفات یا عده طلاق سپری میشد، شوهر دیگری انتخاب می کرد و دوباره ازدواج می نمود، مانند اسماء بنت عمیس؛ او اوّل با جعفر بن ابی طالب ازدواج کرد،
پس از آن که جعفر در جنگ موته به شهادت رسید و عده وفات سپری شد، ابوبکر (پیر مرد حدود شصت ساله) از او خواستگاری کرد و پذیرفت و به عقد او درآمد، بعد از درگذشت ابوبکر و سرآمدن عِدّه وفات، امام علی(ع) از او خواستگاری کرد، “اسماء” پذیرفت و به عقد حضرت درآمد؛(۲) یعنی زن شوهر مرده یا طلاق گرفته در فرهنگ آن زمان برای ازدواج دوباره مشکلی نداشت و به راحتی ازدواج می کرد.
۱-۷- وحدت و امنیت در پناه ازدواج: در محیطی که همیشه جنگ و دعوا باعث اختلاف و سلب امنیت می شد، ازدواج از مهمترین عامل وحدت و پیوند بین قبایل، نیز عامل باز دارنده از جنگ و خون ریزی به شمار می رفت. با پیوند ازدواج بسیاری از درگیریها فروکش می کرد و کدورتها به فراموشی سپری می شد.
بدین جهت ضرورت ازدواج های مجدد و چند همسری در شبه جزیره عربی بیش از دیگر نقاط احساس می شد و از بایسته های فرهنگی – اجتماعی آنان به شمار می آمد.
۱-۸- انعطاف در سن ازدواج: شرایط سنی که در فرهنگ ما ایرانیان امروزه متداول است، در آن عصر و نزد عرب های آن زمان متداول نبود. بسا اتفاق می افتاد دختران نو رسیده به عقد مردان کهنسال در می آمدند. در این گونه ازدواج ها هیچ گونه خرده گیری و ملامتی وجود نداشت.
نیز در آن فرهنگ اگر سن شوهر کمتر بود، به رغم آن که در جامعه امروزه ما از حساسیت برخوردار است، مشکلی را به وجود نمی آورد. به عبارت دیگر در فرهنگ عرب های آن زمان انعطاف بسیاری در مورد سن ازدواج وجود داشت که از آن در فرهنگ امروزه ما خبری نیست.
۱-۹- رواج تعدد زوجات: چند همسر گزینی مردان در جامعه عربستان آن زمان رواج داشت و یک راه حل معقول و منطقی برای رفع مشکل بی سرپرستی زنانی بود که شوهرانشان در جنگ های رایج آن زمان کشته می شدند.
۲- نکاتی چند در مورد ازدواج پیامبر:
در مورد ازدواج های رسول خدا(ص) نکته هایی وجود دارد که توجه به آنها، تفسیر و تحلیل در مورد ازدواجهای ایشان را آسان می گرداند، که بدین شرح است:
۲-۱- پاکدامنی و زمان ازدواج پیامبر: رسول اسلام در مدت عمرش همواره پاکدامن بود. حضرت تا ۲۵ سالگی ازدواج نکرد و با وجود رواج تعدد زوجات از ۲۵ تا ۵۰ سالگی جز حضرت خدیجه همسر دیگری نداشت. پس از درگذشت ایشان به مدت پنج سال با یک زن؛ “سوده بنت زمعه” زندگی کرد.
تنها از سال دوم هجری و از پنجاه و پنج سالگی با چند همسر زندگی کرد. در سال آخر زندگیش ازدواج بر پیامبر(ص) حرام شد، حتی اگر همه زنان رسول خدا طلاق می گرفتند و یا به مرگ طبیعی از دنیا می رفتند، پیامبر حق ازدواج مجدد نداشت.
۲-۲- همسران بیوه: تمامی همسران پیامبر به جز عایشه بیوه بودند و پیش از آن که به عقد پیامبر درآیند، یک یا دو و برخی تا سه بار ازدواج کرده، به جهت مرگ و یا شهادت شوهر و یا طلاق بیوه شده بودند.
۲-۳- ازدواج در اوضاع دشوار: عمده ازدواج های پیامبر در اوضاع سخت و دشوار جنگی و وجود بحران ها روی داده بود؛ یعنی از سال سوم تا هفتم هجری.
۲-۴- همسر نگرفتن از انصار: میان همسران پیامبر، زنی از قبایل انصار به چشم نمی خورد. انصار به راحتی اسلام را پذیرفتند، امّا قبایل قریش بسیار مقاومت کردند و در برابر پیامبر ایستادند، نیز قبایل یهود در برابر مسلمانان بسیار مقاومت کردند.
پیامبر از این دو طایفه (قریش و یهود) که در دشمنی با مسلمانان زبانزد بودند، همسر میگیرد، ولی از انصار همسر نمیگیرد، چرا؟ پاسخ این سؤال را در صفحات آینده بیابید. دقت در این امر برای پیدا کردن فلسفه و هدف های ازدواج های پیامبر به ما کمک می کند. در بیان اهداف ازدواج های پیامبر، این نکته را یاد آور خواهیم شد.
۲-۵- محدودیت پیامبر در ازدواج: همه زنان پیامبر پیش از آن که حکم حرمت ازدواج بیش از چهار زن نازل گردد،(۳) به عقد پیامبر در آمدند. آیه مربوط به حرمت ازدواج بیش از چهار زن، در اواخر سال هشتم هجری در مدینه نازل شد. پس از آن خداوند به پیامبرش اجازه نداد زنانش را طلاق بدهد و جای آنان همسرانی را برگزیند.(۴)
۲-۶- رد پیشنهاد مشرکان: مشرکان قریش به منظور تطمیع پیامبر(ص) پیشنهادهایی را ارائه دادند، از جمله پیشنهاد ازدواج؛ آنان گفتند: آماده ایم بهترین دختر عرب را به عقد تو درآوریم، به شرطی که از آیین خویش دست برداری. رسول اسلام این پیشنهادها را رد کرد و نپذیرفت.
۲-۷- عدم انتقاد از ازدواج های پیامبر: در آن روزگار هیچ یک از دشمنان پیامبر، ازدواج های او را دستاویز حمله به شخصیت حضرت قرار ندادند، چرا که ازدواجهای ایشان بر خلاف فرهنگ آن روزگار و ضد ارزش تلقی نمیشد؛ اگر بعداً دشمنان حضرت این ازدواج ها را دستاویزی برای کوبیدن و خرد کردن شخصیت ایشان قرار دادند، خواسته یا ناخواسته از فرهنگ ازدواج در مسیحیت ناشی میشود،
چرا که در فرهنگ مسیحیان ازدواج ضد ارزش و شیطانی تلقی می شود، در حالی که در آیین اسلام به آن بسیار توصیه شده، حتی چند همسری که در وضع خاصی از امور ضروری اجتماعی تلقی می شود، نیز توصیه شده است.
پی نوشت ها:
۱- حسن ابراهیم حسن ،تاریخ الاسلام ،ج۱،ص۶۵.
۲- محمد بن حبیب بغدادی ، المحبر ،ص ۴۴۲-۴۴۳.
۳- نساء (۴) آیه ۳.
۴- احزاب(۳۳) آیه ۵۲.
منبع: نرم افزار پیامبر مهربانی – مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی