آیا هدف پیامبر(ص) از ازدواج های متعدد تلاش برای پسر دار شدن بوده؟

0 37

آیا چنانکه برخی از نویسندگان غربی گفته اند، هدف پیامبر(ص) از ازدواج های متعدد در سالهای پایانی عمرشان تلاش برای پسر دار شدن بوده است؟

پاسخ:
“ماکسیم رادیسون” می گوید:
به طور کلی محمد]ص[ فردی عاقل، آگاه و سلیم بود؛ در تمام عمرش پیش از گرفتن هر نوع تصمیمی، ابتدا فکر می کرد و بعد تصمیم می گرفت. در اداره امور فردی و عمومی مدیر و توانا بود… محمد(ص) از ناامیدی های دیگر نیز رنج می برد، بدین شرح که اعراب و هم چنین اقوام سامی از نداشتن فرزند ذکوری که وارث آنها بشود، بسیار رنج می بردند، تا جایی که چنین شخصی را “ابتر” می نامیدند که تقریباً معنی “ناقص” می دهد.
محمد(ص) از این ناراحتی به شدت رنج می برد، زیرا خدیجه نتوانسته بود فرزند ذکوری برایش بیاورد. ریشه های ناراحتی روانی محمد(ص) را از این جهت میتوان در سبب نزول آیه های سوره کوثر به وضوح مشاهده کرد: “انا اعطیناک الکوثر…” بدون تردید نارضایتی محمد از نداشتن فرزند ذکور، در رابطه او با خدیجه نیز تأثیر گذاشته بود… (۱)
“جان دیون پورت” در کتاب “عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن” در خصوص چند همسری پیامبر می نویسد:
به طوری که نقل کرده اند: محمد(ص) پس از رحلت خدیجه در اوقات مختلف از میان پانزده یا یازده زنی که نامزد وی شده بودند، یازده یا دوازده زن گرفته بود و از این جهت مکرر مورد نکوهش نویسندگان جنجال طلب قرار گرفته است، و تعدد زوجات را دلیل شهوت پرستی او دانسته اند،
ولی صرف نظر از این که تعدد زوجات (با این که به حسب قوانین اروپایی ممنوع است) در زمان محمد(ص) در تمام عربستان و سایر نواحی مشرق زمین معمول بود و خلاف اخلاق شمرده نمیشد. باید این نکته را به خاطر آورد که محمد(ص) در سن بیست و پنج سالگی به داشتن یک زن (؛یعنی خدیجه) راضی و قانع بود و تا هنگامی که خدیجه زنده بود، همسری انتخاب نکرد و در سن شصت و سه سالگی وفات نمود.
حضرت محمد]ص[ از خدیجه فرزند ذکوری نداشت. در این صورت باید پرسید: آیا ممکن است چنان مرد شهوترانی در چنان کشوری که تعدد زوجات عمل عادی شمرده میشد، برای مدت بیست و پنج سال به یک زن قانع باشد، آن هم زنی که پانزده سال از او بزرگتر بود؟! و آیا نمیتوان بیشتر بر این احتمال تکیه کرد که محمد زنهای متعددی را که در اواخر زندگیش اتخاذ نمود، ناشی از این میل و رغبت بود که پسری داشته باشد. (۲)
نقد تفسیر دوم:
در سخنان “جان دیون پورت” نکات خوب و مثبتی به چشم می خورد. او بر خلاف دیگر خاورشناسان هدف از ازدواج های پیامبر را به شهوت گرایی و زنبارگی متهم نکرده، بلکه کوشیده است حضرت را از این اتهام تبرئه نماید و تلاش ایشان را برای دستیابی به فرزند ذکور اعلان نماید، لیکن این تفسیر به دلایل متعدد، از حقیقت دور است و نمیتوان آن را پذیرفت. در این باره چند نکته را بیان میداریم:
۱- در تحلیل و تفسیر رویدادها پژوهشگر تنها با ابراز یک احتمال نمیتواند پدیده ها را تحلیل و تفسیر کند، بلکه برای این کار می بایست شواهدی که آن تحلیل را توجیه کند، ارائه نماید. سخن “جان دیون پورت” درباره انگیزه چند همسری پیامبر ادعایی است که هیچ گواه و شاهد درستی از آن پشتیبانی نمی کند.
۲- نه تنها این تحلیل مستندی ندارد، بلکه شواهدی به نادرستی آن دلالت دارد و آن مبارزه پیامبر اسلام با فرهنگ غلط جاهلی در مورد دختران است. حضرت با تمامی توان کوشید فرهنگ بیارزش شمردن دختران و زنان را باطل کند، با زنده به گور کردن دختران مبارزه کرد، به زنان شخصیت داد و بیان داشت که در راه رشد و تقرب به خدا تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد؛ تنها معیار، تقوا و پرهیزکاری است، نیز بر خلاف فرهنگ جاهلی (که نسلشان را تنها از طریق پسری میپنداشتند) حضرت فرزندان حضرت فاطمه(س) را فرزندان خود خواند و دست دخترش حضرت فاطمه را میبوسید!
در همین راستا حکمت خداوندی بود که نسل حضرت تنها از طریق دخترش گسترش یابد تا دلیلی گویا برای پذیرش نسل دختری و ردّ فرهنگ جاهلی در مورد بیارزش دانستن دختران قرار گیرد.
همه این امور دلالت دارد که رسول اسلام به جهت بهره مندی از پسر، به ازدواجهای گوناگون روی خوش نشان نداد، بلکه ازدواج های حضرت از حکمته ا و اهدافی بهره مند بود که در تفسیر بعدی به آن می پردازیم.
۳- برخی از زنان در پیری همسر پیامبر شدند، مانند “ام سلمه” که وقتی پیامبر وی را خوستگاری کرد، گفت: در سنی قرار دارم که مردان رغبت نمی کنند با من ازدواج کنند؛ یعنی بهار عمر و سن ازدواج من سپری شده است؛ یا ازدواج پیامبر با “میمونه” که بنا به نقل “ابن حجر عسقلانی” در هنگام ازدواج با پیامبر پنجاه و یک سال داشت!(۳)
در این سن و سال انتظاری نیست و امیدی وجود ندارد که برای پیامبر فرزند پسر بیاورد! چارهای نیست که در این موارد به تفسیری دیگر روآوریم.
۴- اگر پیامبر با هدف پسردار شدن به ازدواجهای متعدد روآورده بود،می بایست در همان زمانی که پسرش را از دست داده بود به این کار اقدام می کرد ؛ چرا این کار را در فاصله زمانی بین پنجاه و پنج تا شصت سالگی دنبال کرد؟! طبیعی بود از هنگامی که پسرش عبدالله مُرد و مشرکان قریش به حضرت “ابتر” می گفتند، به ازدواجهای مجدد رو میآورد تا پسردار شود و از برچسب “ابتر” رهایی یابد، امّا حضرت چنین اقدامی نکرد .
مرگ پسرش عبدالله بنا به برخی نقل ها پیش از بعثت اتفاق افتاد، (۴) و بنا به نقل دیگری یک سال پس از بعثت صورت گرفت.(۵) و به دنبال آن برچسب ابتر زدن دشمنان به پیامبر (ص) شروع شد و سوره کوثر در پی آن نازل گردید. این سوره از جهت نزول در زمره سوره های آغازین قرآن قرار دارد و قرآن پژوهان آن را پانزدهمین سوره قرآن یاد کرده اند.(۶)
دقت در این امر می رساند که تحلیل ازدواج های پیامبر به این که حضرت در پی پسردارشدن بود ، اساسی ندارد و از واقعیت به دور است .
۵- برخی از زنان حضرت پیش از آن که به همسری پیامبر درآیند، کنیز حضرت بودند. رابطه زناشویی با کنیز و پسردار شدن از طریق کنیز امری مشروع و قانونی بود. از اینجا معلوم می شود که حضرت با هدف دیگری ازدواج کرد، نه با هدف پسردار شدن ، چرا که این امر با ملک یمین (کنیز) نیز مقدور بود.
پی نوشت ها:
۱- کورش بزرگ و محمد بن عبداالله ، ص۲۷۹-۲۷۸.
۲- عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، ص۳۴-۳۵.
۳- الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۴، ص۳۹۸.
۴-بحار الانوار، ج ۲۲ ، ص ۱۵۲ .
۵- همان ، ص ۱۶۶ .
۶- سید محمد باقر حجتی ، پژوهشی در تاریخ قرآن،ص۱۵۰.
منبع: نرم افزار پیامبر مهربانی – مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

ارسال یک پاسخ

توجه داشته باشید: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظر شما پس از تایید مدیر منتشر خواهد شد.