قرآن چگونه بر پیامبر(ص) نازل شده است؟
چگونه قرآن هم یکجا بر قلب پیامبر(ص) نازل شده و هم به تدریج و در مدت ۲۳ سال بعثت؟
پاسخ:
در مورد معنای نزول دفعی قرآن و چگونگی آن اختلاف است و نظر های زیر داده شده است:
۱. قرآن در شب قدر به یکباره از لوح محفوظ به آسمان دنیا نازل شد. پس از آن به مدت ۲۳سال به تدریج توسط جبرئیل بر قلب مطهر پیامبر(ص) فرود آمد.( باید شب قدر، قبل از رجب سال چهلم بعد از عام الفیل یعنی قبل از سال بعثت رسول خدا باشد).(۱)
۲. در شب قدر هر سال آیاتی که بنا بود در طول آن سال بر پیامبر نازل شود، یکباره بر پیامبر نازل می شد.(۲)
۳. مراد آغاز نزول است. آغاز نزول در ماه رمضان و در شب قدر و یا شب مبارک بود.(۳)
۴. قرآن یکباره بر فرشتگان نازل شد و آنان قرآن را در بیست قسمت بر جبرییل فرود آوردند و جبرییل هم به مدت بیست سال بر پیامبر نازل کرد.(۴)
علامه طباطبایی بعد از اشاره به نظریه های فوق، آنها را محکم و پذیرفتنی ندانسته و می گوید:
با تدبر در آیات فهمیده می شود که قرآن و رای این الفاظ و در لوح محفوظ دارای حقیقتی است یگانه و متعالی که از درک و فهم افراد عادی بالاتر است.
این حقیقت در شب قدر بر قلب پیامبر نازل شده و بعد هم این حقیقت به اراده خدا نازل شده، صورت لفظ و سوره و آیه به خود گرفته، برای ما قابل فهم گردیده و در مدت ۲۳ سال به پیامبر نازل شده است(۵).
بنا بر نظر اول و چهارم نزول دفعی به قلب پیامبر نداریم تا بگوییم قبل از نزول تدریجی بوده یا بعد.
بلکه نزول دفعی قبل از نزول تدریجی و به آسمان دنیا یا به فرشتگان بوده است.
بنا بر نظر دوم نزول دفعی آیات نازل شده در هر سال بر قلب رسول خدا قبل از نزول تدریجی آنها در طول سال بوده است.
درنظر سوم هم اصلا نزول دفعی تمام قرآن نداریم.
اما بنا بر نظر علامه، نزول دفعی گر چه تاریخش معلوم نیست.
ولی آن نزول حقیقت بسیط و واحد قرآن بوده که در شب قدر و ظاهرا قبل از شروع رسالت و مأموریت به ابلاغ، صورت گرفته است.
با نزول حقیقت قرآن به قلب پیامبر، ایشان هنوز مأمور به رسالت و ابلاغ نبوده و حقیقتی هم که بر قلب او نازل شده در قالب لفظ و سوره و کلمه و عربی نبوده تا ابلاغ پذیر باشد.
بله با نزول آیات سوره علق بر قلب ایشان در سحرگاه بیست و هفتم رجب سال چهل بعد از واقعه فیل، ایشان به رسالت و ابلاغ مأمور شدند.
علامه طباطبایی از آیه ۱۱۴ سوره طه هم استفاده کرده که قرآن قبل از نزول تدریجی، به صورت دفعی بر پیامبر(ص) نازل شده و پیامبر با آن نزول به محتوای مفصل آن علم اجمالی یافته است.
این که خداوند پیامبر را از خواندن آیات قبل از اتمام وحی آن آیه، نهی نموده است، دلالت دارد که پیامبر قبل از نزول تدریجی به آیات علم اجمالی داشته است:
وَ لَا تَعْجَلْ بِالْقُرْءَانِ مِن قَبْلِ أَن یُقْضیَ إِلَیْکَ وَحْیُهُ
اگر رسول خدا(ص) قبل از تمام شدن آیه و سوره ای که جبرئیل آورده، علم اجمالی به آن نداشت، صحیح نبود خدا بفرماید:
قبل از تمام شدن وحی در خواندن عجله مکن،
پس معلوم میشود قبل از تمام شدن وحی، آن جناب اجمالا آیه را میدانسته و دانستن مستند به نزول دفعی قرآن میباشد و خداوند ضمن نهی او از عجله در خواندن، ارشاد به طلب علم تفصیلی می کند.
بنا بر این بین نزول دفعی که مرتبه ای خاص پیامبر بوده با نزول تدریحی برای ابلاغ به مردم، منافاتی نیست.
__________________________
پی نوشت ها:
۱. حجتی، سید محمد باقر، پژوهشی در تاریخ قرآن، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷ ش، ص ۴۳ به نقل از طبرسی، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۱۸.
۲. همان، ص ۴۴.
۳. همان.
۴. همان، ص ۴۵.
۵. برای مشاهده نظر علامه طباطبایی، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ ش، ج ۲، ص ۱۸-۳۰؛
ج ۳، ص ۶۸-۸۵؛ ج ۱۰، ص ۲۰۲ – ۲۰۶؛ ج ۱۸، ص ۱۲۳-۱۲۶ و ۱۹۷-۲۰۰.
منبع: نرم افزار پیامبر مهربانی – مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی