علت ناکامیها در اهداف چیست ؟
عدم موفقیت برخی در کارها و آنچه طلب می کنند ، نه بدان است که بگوئیم از ابتداء تقدیرشان چنین بوده و نباید به خواسته های مشروع خود برسند . بلکه بدان جهت است که احیاناً بدون برنامه صحیح و تدبیر درست اقدام به انجام می کنند . اینها باید به جستجوی علت عدم موفقیت باشند . اگر علت خارج بودن عمل از عهده شخص است . طبیعی است که مواجه با شکست خواهد شد . ضعف فکری ، بدنی و سلامت جسمانی باعث فائق نیامدن بر مشکلات است . انتظار فرد اگر بیش از توانایی او در ابعاد مختلف باشد و هرگز به سعادت نمی رسد . گاهی شخص قدرت فکری بدنی دارد . لکن مانع خارجی وجود دارد مثل این که پدر و مادر دختر موافق با ازدواجش با فلان جوان نیستند . و یا فقر مالی سبب رسیدن به آرزوها و خواسته ها هست . و یا این که که پیگیر و جدّی در رسیدن به خواسته اش نیست .
بنابراین شخصی که از رسیدن به خواسته اش محروم شده ، پس از علت یابی باید ارزیابی بکند . اگر قادر است . علت و مانع را از میان بردارد ، هر چند با زحمت و تلاش و زمان طولانی باشد باید اقدام کند . و اگر به هیچ وجه قادر نیست ، خواسته و هدف دیگری را جانشین آن کند . و یا اگر در یک هنر موفق نمی شود هنر دیگری را جانشین آن کند . و در هنگام رفع موانع آرامش روحی و اطمینان به نفس را حفظ کند .
و صبر را که رأس ایمان است ، ابزار کارش قرار دهد .
ابوبصیر می گوید : شنیدم امام صادق ( علیه السلام ) فرمود : آزاد مرد در همه احوال آزاد مرد است ، اگر گرفتاری برایش پیش آید ، صبر کند و اگر مصیبتها بر سرش ریزد ، او را شکسته نکند ، اگر چه اسیر شود و مغلوب گردد و سختی جایگزین آسایشش شود . چنانکه یوسف صدیق امین ( ص ) را بردگی و مغلوبیت و اسارت زیان نبخشید ، و تاریکی و ترس چاه و آنچه بر سرش آمد زیانش نزد تا خدا بر او منت گذارد و ستمگر سرکش را بنده او کرد ، بعد از آن که مالک او بود ، خدا او را به رسالت فرستاد و به سبب او به امتی رحم کرد . صبر این چنین است و خیر در پی دارد ، پس شکیبا باشید و دل به شکیبائی دهید تا پاداش ببینید .
نکته لازم و آخر آنکه اساساً این جهان بینی درست نیست که ما برای کامیابی آمده ایم . قرآن می فرماید آیا انسان به هر تمنا و خواهش باید دست یابد ؟ ( سوره نجم آیه ۲۳ ) خیر ! خداوند نا محدود و انسان محدود و نقد طلب است . خداوند قصد تربیت و رشد آدمی را دارد . بنابراین محرومیت چند فایده دارد . گاه به اشتباهات آگاهی می دهد ، گاهی از بت ها و وابستگی ها جدا می کند و گاهی در آینده مصلحت های برتر را نشان می دهد .