فرقه ضاله به چه فرقه هایی گفته میشود ؟
آیا در ایران فرقه ضاله وجود دارد؟
فرقهی ضاله به گروه و دسته ای گفته میشود که از حق دور شده و به راهی گمراهی رفته است.
برای توضیح بیشتر به مطالب زیر پرداخته می شود:
۱. فرقه: فرقه به معنای دسته و گروه است که به سبب اختلاف اندیشه و عقیده از یک مکتب جدا می شود. در هر آئین و دینی پس از رحلت بنیان گذار آن، اختلافاتی میان پیروان آن رخ می دهد و این اختلاف ها گاه به قدری عمیق است که سبب پیدایش فرق و مذاهب مختلفی می گردد،
موضوعات این اختلافها متعدد است، ولی مهم ترین آنها اختلاف عقیدتی است. پیدایش فرق اسلامی نیز پس از رحلت پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به وقوع پیوست و مسلمانان در مسایل بسیاری با هم اختلاف پیدا کردند که موجب تفرقه و از هم پاشیدگی وحدت آنان گردید.
این اختلاف ها گاهی چنان شدت می یافت که حتی برخی فرقه ها طرف مقابل را یکسره کافر به شمار می آوردند و از آنها برائت می جستند. از آن نمونه در صدر اسلام که در سال های ۳۶ و ۳۷ﻫ رخ داد، پیدایش فرقه خوارج بود. فرقه مرجئه و معتزله نیز در واکنش به آرای خوارج شکل گرفتند سومین اختلاف، مسأله جبر و اختیار انسان بود که به پدید آمدن فرقه جبریه و قدریه انجامید و هم چنین در طول تاریخ گروه ها و فرقه های زیادی پدید آمده است.(۱)
۲. ضالّه: ضلالت، ضاله، ضال. گمراهی، گمراه و راه گم کرده را گویند. هم چنین بر دور شدن از حق و منحرف شدن از راه مستقیم دین نیز گفته شده است. «الحکمه ضاله المؤمن. حکمت گمشده مؤمن است» نیز از این باب می باشد یعنی از حکمت دور شده و راه رسیدن به آن را گم کرده است.(۲)
«ضاله» به معنای ضد رشد و هدایت نیز آمده است. چنان که قرآن کریم می فرماید:…وَیُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُضِلَّهُمْ ضَلاَلاً بَعِیدًا(۳). امّا شیطان میخواهد آنان را گمراه کند، و به بیراهههای دور دستی بیفکند». یعنی آنها را از هدایت و رشد دور کنند(۴) امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ نیز فرموده است: «ما اختلف دعوتان إلا کانت احداهما ضلاله» اگر دو مکتب با یکدیگر اختلاف داشتند، خواه ناخواه یکی از آن دو گمراهی است.(۵)
پس، معنای «ضاله» اگر گمراهی، دور شدن از حق، بر خلاف هدایت و رشد باشد، فرقه ضاله به فرقه و گروهی گفته می شود که گمراه شده و از راه حق دور شده و راه خلاف هدایت و رستگاری را در پیش گرفته است.
درباره انواع فرقه ضاله با توجه به آن چه که بیان شد. می توان گفت هر فرقه ای که از راه مستقیم دین مبین اسلام دور شده باشد، از فرقه ضاله به حساب می آید ولی با این وصف این عنوان بر برخی از فرقه ها اطلاق می شود. بنابراین برخی از فرقه های اسلامی اگر چه به معنای واقعی کلمه از اسلام واقعی فاصله گرفته و گمراه شده، لکن در عین حال بر این فرقه ها در اصطلاح عنوان «ضاله» اطلاق نمی شود و همه آنها از زیر مجموعه دین اسلام به شمار می آیند.
پس عنوان «ضاله» بر فرقه های اطلاق میشود که در دامن اسلام به وجود آمده و کاملا یا در برخی ارکان از اسلام خارج شده اند مانند غالیان، بهائیت و امثال آنها.
در طول تاریخ فرقه های ضاله زیادی به وجود آمده و منقرض شده اند که به برخی از آنها اشاره می شود:
۱. اسحاقیه، این گروه از پیروان اسحاق بن زید است که امام علی ـ علیه السلام ـ را در نبوت با رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ شریک می دانستند.
۲. ایوبیّه، از فرقه ضاله یاران جالوت قمی است که امام را کامل دانسته و می گویند کمال او سبب می شود که خدا در او حلول کند و او به زبان خدا سخن بگوید.
۳. حبیبیه، فرقه ای از صوفیه است که حبّ الهی را رافع هر تکلیف می داند، اعمال نامشروع را وسیله قرب الی الله می دانند.
۴. شمسیه گروهی است که امام علی ـ علیه السلام ـ را در آسمان می داند وی می گوید آن حضرت در آفتاب جای دارد.
۵. واصلیه، این فرقه از فرقه های صوفیه است که می گویند: چون عارف به حق واصل شد، دیگر تکالیف شرعی از گردن او ساقط می شود. هر عمل حرامی را انجام بدهند، گناه محسوب نمی شود هم چنین گروه دیگر از صوفیه، بنام «ولایتیه» این گروه ولایت عارف و صوفی را بالاتر از ولایت امام و نبی می دانند و…
هر کدام این فرقه ها و گروه ها، تحت تأثیر اندیشه و عقیده انحراف قرار گرفته و از مسیر حق خارج شده اند در حقیقت ملاک ضاله بودن هم آن است که فرقه های اسلامی تحت تأثیر اندیشه و عقیده های وارادتی عقاید یهود، نصارا، مسیحیت و ثنویت زردشتی و هم چنین تصوف و صوفی گری که بر گرفته از عقاید انحرافی است قرار گرفته باشد لذا دارندگان این عقاید را ضاله می گویند، چون از حقیقت دور شده و راه گمراهی را در پیش گرفته اند.(۶)
فرقه های ضاله در ایران:
فرقه ضاله فعال که در ایران هستند عبارتند از:
قادریه.گنابادیه.نوربخشیه، اهل حق، بهائیت، وهابیت که در نقاط مختلف کشور مشغول جذب جوانان ناآگاه هستند
_____________________
پاورقی:
۱. دائره المعارف تشیّع، تهران، نشر شهید سعید محبی، ۱۳۸۶ش، ج۱۲، ص۲۷۲.
۲. شیخ عباس قمی، سفینه البحار، مشهد، آستان قدس رضوی، ج۳، ص۱۸۸
۳. نساء : ۶۰.
۴. المنجد، تهران، انتشارات ایران، ج۸، ص۹۹۶.
۵. نهج البلاغه، حکمت ۱۸۳.
۶. دائره المعارف تشیع، ج۱۲، ص۲۷۳ به بعد، همان، فرهنگ فرق اسلامی، ص۴۰ مقدمه.
منبع: نرم افزار پاسخ – مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات