دمیدن در صور چگونه است ؟
نفخ صور یا دمیدن در شیپور، رویدادی است که در زمان پایان دنیا و شروع قیامت اتفاق میافتد.
طبق روایات هنگامی که قیامت نزدیک میشود، به دستور خداوند، اسرافیل یکبار در شیپور خویش میدمد
و صدای عظیمی ایجاد میکند که تمام موجودات، جز عده کمی، میمیرند
سپس دوباره در شیپور میدمد و همگی زنده میشوند و قیامت برپا میشود.
این حقیقت را قرآن چنین باز می گوید :
« و نُفخَ فی الصّور فصعق من فی السموات و من فی الارضِ الّا من شاء اللَّه ثُمَّ نُفِخَ فیه اُخَری فاِذا هم قیام یَنْظُرون
و صور دمیده می شود .
پس ، هر که در آسمانها و زمین است از فریادش او جان می دهد ، جز کسی که خدا بخواهد . . . . »
پس از مدّتی ، باری دیگر در صور دمیده می شود ، ولی بار مردم زنده می شوند و از قبرها بیرون می آیند و در انتظار سرنوشت خود می مانند .
موضوع دو بار دمیدن در صور ، افزون بر قرآن در احادیث شیعه و سنّی نیز آمده است .
و فاصلۀ بین دو طرف آن بهاندازۀ فاصله آسمان و زمین است.
او رو به کعبه ایستاده در شیپور خویش میدمد و همه موجودات میمیرند، سپس اسرافیل دوباه در صور میدمد و همگی زنده میشوند.۱
در برخی از احادیث دیگر آمده است که هرچند نفخه اول به وسیله اسرافیل انجام میشود، اما پس از آن اسرافیل میمیرد و نفخه دوم را خداوند انجام میدهد.۲
تعداد نفخه های صور
ولی بعضی تعداد آن را سه بار، یا حتی چهار بار دانستهاند.۴
بدین ترتیب که نفخه اول را «نفخه فزع»، نفخه دوم را «نفخه مرگ»، نفخه سوم را «نفخه حیات» و نفخه چهارم را «نفخه جمع» میگویند.
بنابر قول مشهور مفسران، مسئله فزع و وحشت که در قرآن ذکر شده، مقدمۀ مرگ جهانیان است که پس از نفخه اولی یا صیحه نخست واقع میشود
همانگونه که نفخه «جمع»، نیز دنباله همان نفخه حیات است
نهاینکه هر کدام از آنها نفخه مستقلی باشند و به این ترتیب، تنها دو نفخه وجود دارد.۵
فاصله بین دو نفخه
در اینکه آیا طول این سالها همانند سالهای دنیائی باشد، در روایات چیزی ذکر نشده؛
ولی متکلمان معتقدند بعد از پایان این دنیا، زمان نیز از بین میرود، بنابراین میان دو نفخه، مسئله فاصله زمانی مطرح نیست.۸
تمثیلی یا حقیقی بودن نفخ صور
برخی معتقدند این عبارات از باب تمثیل هستند و تعبیر نفخ صور، کنایه از حاضر کردن مردم برای حسابرسی روز قیامت است.۹
برخی دیگر با تکیه بر روایات فراوانی که در این زمینه وجود دارد آن را رویدادی حقیقی قلمداد میکنند.۱۰
___________________
۱.طهرانی، معاد شناسی، ۱۳۶۱ش، ص۱۴۴.
۲.رستمی و آل بویه، سیری در اسرار فرشتگان، ۱۳۹۳ش، ص۲۵۳.
۳.طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۴۴۴.
۴.طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۴۴۴.
۵.منصوری، تفسیر نفخ صور، ص۹۸.
۶.مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۶، ص۷۲-۷۳.
۷.طباطبایی، ترجمه المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۲۳۶.
۸.رستمی و آل بویه، سیری در اسرار فرشتگان، ۱۳۹۳ش، ص۲۵۴.
۹.مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۵۳۵.
۱۰.منصوری، تفسیر نفخ صور، ص۹۲.