آیا زرتشت از ادیان الهی است یا اینکه زرتشتیان به خداوند یکتا کافر هستند؟
آیا زرتشت از ادیان الهی است یا اینکه زرتشتیان به خداوند یکتا کافر هستند؟
به رغم این که درباره دین زرتشت اختلاف وجود دارد که از ادیان الهی است یا نه، در منابع اسلامی تأکید شده است که
دین زرتشت یکی از ادیان الهی بوده و زرتشتیان از اهل کتاب هستند.(۱)
قرآن به اصالت مذهبی زرتشتیان تصریح میکند. (۲) و پیروان این دین را به عنوان صاحب کتاب به رسمیت میشناسد.
بر همین اساس در فقه اسلامی زرتشتیان در کنار یهودیان و مسیحیان قرار گرفته اند.
در سیره و سنت پیامبر اسلام و ائمه(ع) نیز رهنمودهایی درباره برخورد با زرتشتیان وجود دارد که بیانگر اهل کتاب بودن آن ها است.
ابن عباس میگوید:
پیامبر اسلام دستور داد از زرتشتیان مقیم یمن جزیه بگیرند. زرتشتیان جزیه دادند و بر آیین خود باقی ماندند.(۳) و آنان اهل کتب بودند(۴)
فقیهان نیز از آنان به عنوان اهل کتاب یاد کرده اند.(۵)
از برخی متون و منابع دینی استفاده میشود که برای زرتشتیان کتاب آسمانی داشته اند.
در روایتی از امام علی(ع) آمده است که برای مجوسیان کتاب وجود دارد.(۶)
مرحوم شیخ طوسی تصریح میکند که برای زرتشتیان کتاب آسمانی وجود دارد.(۷)
مرحوم علامه طباطبایی عقیده دارد: زرتشتیان دارای کتاب آسمانی و پیامبر بوده است.
معاشرت با زرتشتیان چه حکمی دارد؟
نظر مقام معظم رهبری درباره اهل کتاب بودن زرتشتی ها:
اکثرعلمای اسلام زردتشتیان را از اهل کتاب دانسته اند. به عنوان نمونه در کتاب اجوبه الاستفتائات مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای در پاسخ به سوالی می فرماید:
س۳۱۶:مقصود از اهل کتاب چه کسانی هستند؟معیاری که حدود معاشرت با آنها را مشخص کند چیست؟
ج:مقصود از اهل کتاب هرکسی است که اعتقاد به یکی از ادیان الهی داشته و خود را از پیروان پیامبری از پیامبران الهی بداند
و یکی از کتاب های الهی را که بر انبیا علیهم السلام نازل شده زردتشتی ها و همچنین صابئین که بر اساس تحقیقات ما از اهل کتاب هستند
وحکم آنها را دارند.معاشرت با پیروان این ادیان با رعایت ضوابط و اخلاق اسلامی اشکال ندارد.و
_________________
پی نوشت ها:
۱. عبدالله مبلغی، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج۱ص ۳۶۵ به بعد.، چاب اول، انتشارات مطلق،تابستان۱۳۷۳
۲. حج (۲۲) آیه ۱۷
۳. علی بن حسین مسعودی ، مروج الذهب، ج ۱، ص ۲۲۵.
۴. محمد حر عاملی ، وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۹۶ ، بیروت دار احیاء التراث العربی.و
۵. شیخ طوسی الخلاف، ج ۲، ص ۱۹۹. بی نام
۶. حر عاملی ،همان، ج ۱۱، ص ۹۸.و
۷. شیخ طوسی ،همان، ج ۴، ص ۲۱۰، بی نام