چگونه به بهداشت روانی خود کمک کنیم؟
چگونه به بهداشت روانی خود کمک کنیم؟
به جز درخواست کمک حرفه ای،با راه و روش های دیگری نیز میتوان به سلامت روانشناختی خود کمک کرد.میتوان از راه تنظیم هیجان ها و رفتارخویش ،کارهاوموقعیت هایی را شناسایی کرد که موجب رنج و گرفتاری و پریشانی هستند یا به عکس موجب ارامش و اسایش اند
مشکلاتی که گریبانگیر آدمیان میشود بسیار گوناگون است و هیچ رهنمود همگانی و فراگیری برای حفظ سلامت روانی وجود ندارد با این همه،تجربه های درمانگران چند توصیه ی همگانی به دست میدهد:
۱_احساسات خود را بپذیرید
خشم،اندوه،ترس و احساس دست نیافتن به آرمان ها یا هدف ها،همگی هیجان های ناخوشایندی است و انسان ممکن است بکوشد با انکار آنها،ازاضطراب در امان بماند.ممکن است گاهی برای اجتناب از اضطراب سعی کنیم با موقعیت ها برخوردی عاری از هیجان داشته باشیم چنین برخوردی به نوعی خونسردی تصنعی می انجامد که آسیب زا است
ممکن است بکوشیم همه هیجانات و عواطف خود را بازداری کنیم؛این کار نیز سبب میشود دیگر نتوانیم شادی ها و غم هایی را که بخشی از ارتباط های ما با مردم است چیزهایی طبیعی و بهنجار بدانیم
در بسیاری از موقعیت ها،دست دادن هیجان های ناخوشایند در واقع واکنشی بهنجار است.هیچ علتی ندارد که از احساس غربت،احساس ترس در یادگیری ورزش اسکی یا احساس خشم نسبت به کسی که به عهد خودوفا نکرده شرمسارباشیم
این هیجانات طبیعی است و اظهار به وجود آن ها بهتر از انکار آن هااست.
اما وقتی نتوان هیجانی را مستقیما ابراز کرد(مثال:عاقلانه نیست بر سر رئیس خود فریاد زد) برای رهایی از فشار روانی حاصل،بهتراست راهی برای برون ریزی آن هیجان پیدا کرد.
پیاده روی طولانی،کوبیدن بر توپ تنیس یا در میان گذاردن مسئله با دوست و رفیق همدل میتواند خشم را فروبنشاند
اگر شخص بپذیرد هیجانی که به او دست میدهد حق طبیعی او است در آن صورت وقتی راه ابراز مستقیم هیجان ها بسته باشد میتواند راه های غیرمستقیم یا جانشین برای ابراز آنها بیابد.
۲_ببیند در چه زمینه هایی آسیب پذیرید
شناسایی موقعیت هایی که آدمی را گرفتار خشم می سازند یا واکنش تندی در او بر می انگیزند می تواند وی را در برابر فشار روانی محافظت کند
اگر آدم های معینی در شخص خشم برمیانگیزد میتوانند از آنان اجتناب کند یا بکوشد بفهمد چه چیزی در آنان ناراحتش می کند.
شاید این افراد بسیار متعادل به نظر می رسند و به خود اطمینان دارند و همین امر در شخص ایجاد احساس ناامنی می کند وقتی بکوشید علت ناراحتی خود را بشناسید ممکن است بتوانید موقعیت را با دید تازهای ببینید
شاید وقتی مجبورید در برابر همدرسان خود سخن بگویید یا مقاله ارائه کنید به شدت مضطرب میشوید در این حال نیز یا میتوانید از اینگونه موقعیت ها اجتناب کنید یا اینکه با شرکت در دوره سخنرانی اعتماد به نفس خود را بیشتر سازید
به جز اینها میتوان با دید دیگری به موقعیت نگاه کرد به جای این فکر که «همه منتظرن دهان باز کنم تا از من ایراد بگیرند» میتوان به خود گفت «همدرسانم به موضوع صحبت من علاقه مندند و داشتن چند اشتباه جای نگرانی ندارد»
بسیاری از مردم وقتی با فشار کار روبرو میشوند احساس اضطراب شدیدی می کنند با برنامه ریزی و فاصله گذاری دقیق بین کار و فعالیت می شود از احساس درماندگی در دقایق آخر کار جلوگیری کرد
۳_ استعدادها و رغبت های خودرا بپرورانید
آدم های بی حوصله و ناخشنود به ندرت رغبت های فراوان دارند امروز برنامههای دانشگاهها و موسسات محلی برای مردمانی از هر سن و سال فرصت های تقریباً نامحدودی فراهم آورده تا استعدادهای خود را در بسیاری از زمینه ها از قبیل ورزش علایق علمی موسیقی هنر نمایش و پیشه های گوناگون بیازمایند
غالباً هرچه درباره موضوعی مطالب بیشتری بدانید آن موضوع و زندگی گیرایی بیشتری پیدا می کند علاوه بر این احساس شایستگی ناشی از دستیابی به مهارت ها نقش فراوان در بیشتر کردن عزت نفس دارد
۴_ با دیگران روابط صمیمانه برقرار کنید
هسته اصلی بیشتر اختلالهای روانی _عصبی،احساس انزوا و تنهایی است. آدمی موجودی اجتماعی است و نیازمند پشتیبانی، آرامش و اطمینان خاطری که دیگران فراهم آورند.
چنانچه همه توجه خود را به مشکلات خودتان معطوف کنید ممکن است گرفتار دلمشغولی ناسالمی درباره خود شوید.
از راه در میان نهادن نگرانیهای خود با دیگران غالباً چشمانداز روشنتری از مشکلات به دست میآید.توجه و علاقه به رفاه حال دیگران بر احساس ارزشمندی آدمی می افزاید
۵_ به موقع کمک بخواهید
اگرچه عملکردن به این توصیه ها می توانند سلامت روان را بیشتر کنند اما خود شناسی و خود یاری هم محدودیت هایی دارد
برخی مشکلات را نمی توان به تنهایی حل کرد به جز این گرایش به خود فریبی سبب میشود نتوان مشکلات را به صورت عینی دید و علاوه بر این ممکن نیست کسی همه راهحلهای احتمالی هر مسئله و مشکلی را بداند
وقتی متوجه میشوید در حل وفصل مسئله ای توفیقی ندارید وقت استمداد حرفهای از روانشناس بالینی یا مشاوره با روانپزشک یا سایر روان درمانگران آموزش دیده است. آمادگی برای کمک خواهی از دیگران نمایانگر رشد یافتگی روانی است نه نشانه ضعف.
نباید چندان دست نگه داشت تا احساس درماندگی پیش آید؛درخواست کمک روانشناختی در مواقع لازم را باید چیزی دانست نظیر مراجعه به موقع به پزشک در مواجهه با اختلال جسمانی
منبع:اسیب شناسی روانی و درمانی(هیلگارد)