علت این که مردان تصور میکنند همیشه حق با آنهاست چیست؟
رازهایی درباره مردان
علت این که مردان تصور میکنند همیشه حق با آنهاست چیست؟
برای اینکه به پاسخ این سوال برسیم لازم است نگاهی گذرا به دوران کودکی آنها انداخته،با روش های تعلیم و تربیت آنان آشنا شویم
یادگرفتیم که مردان، فراگرفته اند، به دنیای درون خود که اندیشه ها وعاطفه ها را در بر می گیرد، توجه چندانی نداشته باشند؛ اما برخلاف آن، به دنیای بیرون چنان اهمیت بدهند که آن را به طور کامل زیر سلطه خود گرفته، درهمه کارها و فعالیت ها موفق شوند.
در همان دوران کودکی، به پسرها چنین آموزش داده اند که ارزش آنها، با توجه به موفقیت هایی که به دست می آورند و به طور کلی کارهایی انجام میدهند، روشن می شود. همچنین به آنها گفته شده است: آفرین به تو تامی. پسر خیلی خوب، تو توانستی به بهترین صورت ممکن آن توپ را بیرون بیندازی.
هنگامی که به سفر رفتم، دوست دارم تو مرد این خانه باشی و در همه ی کارها به مادرت کمک کنی.
خیلی خوب است، این برگ ها خیلی مرتب و منظم با شن کش جمع شده است، کارت خیلی عالی است،
پیتر، می خواهم این پنجاه سنت را به عنوان تشکر به تو بدهم، بیا بگیر.
علاوه بر این در ورزش ها و بازی ها که به طور سنتی، مردها در آنها شرکت دارند، مشاهده میکنیم مردان علاقه دارند در تمام آن فعالیتها، به موفقیت و کامیابی برسند. بازی های هواپیما و ماشین، بازی های ساختمان سازی، در همه این بازی ها نوعی اجرا و فعالیت قابل لمس مشاهده می شود؛
به همین دلیل نتیجه ای که پسر بچه ها به دست می آورند، این است که نشانه یک پسر بچه خوب، درست انجام دادن کارها، توسط او است؛ بنابراین پسر بچه ها در حالی رشد می کنند که اعتماد به نفس آنها، بر پایه کامیابی ها و موفقیت ها شکل می گیرد.
از ویژگی های مردان این است که در آنها، اعتماد به نفس وموفقیت یکسان است
در ظاهر این گونه تصور می شود. هنگامی که یک زن، استعداد و توانایی همسرش را از روی دلسوزی مورد نقد قرار میدهد،او این پیشنهاد هارا به این صورت متوجه میشود که گویا به او گفته شده است: از آنجا که در کارهایت مرتکب اشتباه شدی بنابراین مرد خوبی نیستی.
در اینگونه برخوردها از انجایی که مرد به پیشنهاد همسرش به خوبی دقت نکرده است خیلی با عجله نتیجه میگیرد که همسرش،او را یک ناتوان میداند؛چون نتوانسته است کارهارا به خوبی انجام دهد؛بنابراین با ناراحتی تلاش میکند اوضاع را به کنترل خود در اورده و به همسر خود غلبه کند.از یک طرف زن انتظار دارد که مرد زندگی اش پاسخ مودبانه و مناسبی به او بدهد اما با واکنش غیرمنتظره ی همسرش روبه رو میشود. باتوجه به برداشتی که مرد از صحبت های زنش انجام داده تصور میکند به ارزش و مقام او جسارت شده است بنابراین به راحتی حالت تدافعی به خود میگیرد خلاصه این میشود که زن و مرد نمیتوانند به راحتی باهم کنار بیایند
راه حل چیست؟
۱_سعی کنید واژه ها و جمله هایی را به کاربرید که همسر یا نامزد شما تصور نکند، شما او را بی لیاقت دانسته اید.
در صورتی که این رفتار مردان برای شما محسوس شد، مراقب باشید از واژه ها و جمله هایی استفاده نکنید که وضعیت را بدتر از قبل کند. به عنوان نمونه در صورتی که همسر شما، در حالی رانندگی می کند که مسیر درست را از یاد برده است، در این حالت نباید، شما به او بگویید:
چقدر تو حواس پرت هستی! همیشه وقتی با تو بیرون می روم مسیر درست را فراموش می کنی. چرا هروقت با هم به جایی می رویم مسیر را اشتباه میروی؟
شما می توانید به جای این حرف ها به او بگویید: عزیزم! تصور می کنم اگر به همین صورت در خیابانها دور بزنیم اذیت بشویم. فکر می کنم اگر نشانی را از کسی سؤال کنیم، به طور حتم راه را خیلی زودتر پیدا کنیم. هرچند من اطمینان دارم شما همه تلاش خود را کرده ای؛ ولی شماره ی خیابان ها به صورتی است که آدم گیج میشود.
به هیچ وجه با واژه یا لغت خاصی، او را صدا نکنید، از سرزنش یا محکوم کردن او پرهیز کنید، او را در مقایسه با دیگر افراد، قرار ندهید، به شخصیت او توهین نکنید، تنها احساس و برداشت خود را مطرح کنید، استعداد و توانایی او را پیش نکشید و از نظر دادن درباره آنها پرهیز کنید.
هرگز به او نگویید: تو آدم بدی هستی که این کار را انجام دادی، به جای آن می توانید این گونه صحبت کنید: هرگاه این کار را انجام می دهی، من خیلی می ترسم. این کار تو مرا می رنجاند و غمگین می کند.
نکته مهم دیگر آن که، خیلی مراقب باشید هر چیزی را در ارتباط با همسرتان، می خواهید مطرح کنید به این معنا نباشد که اعتماد شما به او کم شده است. فراموش نکنید که به او ثابت کنید مورد اعتماد شما است.
البته همان طور که به احساس و عاطفه همسر یا نامزدتان اهمیت می دهید این گونه نباشد که در اطراف او به آهستگی راه بروید تا مبادا او ناراحت شود یا این که هیچ گاه از او انتقاد نکنید و در صورتی که این کار را انجام دادید، او را
دلداری داده و از او عذر خواهی کنید.
سخن من به شما، این است که در صورت روبرو شدن با بد رفتاری م زندگی تان که باعث رنجش شما می شود، احساس خود را از این رفتار، به او بگویید و نگران نباشید که ممکن است این انتقاد شما باعث ناراحتی و عصبی شدن او بشود.
۲_همواره استعدادها و توانایی های شوهرتان را پیش بکشید و آنها را مورد تایید، تعریف و تمجید قرار دهید
هیچ وقت برای شما قابل درک نخواهد بود که تعریف و تمجید به چه میزان برای مردان لذت آفرین است. این امکان وجود دارد که مردان، این حالت را کتمان کرده، هیچ گاه آن را به شما نگویند. جالب تر این که، گاهی وقت ها چنان رفتار می کنند که به ما بفهمانند به هیج وجه، از این حالت لذت نمی برند؛ ولی به شما توصیه میکنم که به این رفتارها از سوی مردان، توجهی نداشته باشید. به شما اطمینان میدهم مردان نیاز دارند از سوی همسرانشان، تعریف و تحسین شوند.
مردان همواره نیاز دارند که مورد تحسین و تمجید قرار بگیرند؛ زیرا از دوران کودکی جنین یاد گرفته اند که باید همه کارها را به خوبی تمام کنند یا این که از پاسخ تمامی سوال ها اطلاع داشته باشند؛ البته این تحسین و تمجید به دلیل موفقیت ها و کامیابی های آنان نیست؛ بلکه این یک نیاز ذاتی، برای آنان محسوب می شود.
همیشه مشاهده می کنیم که مردها یک شکایت بزرگ، از زنان دارند. آنها این چنین می گویند: احساس من این است که مورد تأیید همسرم نیستم. این امکان وجود دارد که شوهر شما در بعضی کارها به تعریف و تمجید نیاز داشته باشد؛ ولی شما از آن غفلت کنید و آن را یک کار خیلی عادی، به حساب آورید. به عنوان نمونه همسر شما، در فعالیت هایی مثل: مطرح کردن اندیشه و احساس، سعی برای یاد گرفتن،ماشین جدید را با قیمت پایین خریدن،رفتن به سرکار درهر روز و …خود را نیازمند به تعریف و تمجید نشان دهد،در این حالت باید از او سوال کنید که آیا به اندازه کافی از تعریف و تمجید شما لذت میبرد؟هیچ وقت فراموش نکنید که گاهی مردان در ظاهر چنین عمل میکنند که ب تعریف و تمجید دیگران نیازی ندارند اما از شما درخواست میکنم مبادا ظاهر کاری آنان شما را فریب دهد به حرف من اعتماد داشته باشید که مردان محتاج تعریف و تمجید هستند و تلاش شما باید این باشد که هیچگاه از این کار غفلت نکنید
رازهایی درباره ی مردان/دکتر باربارا
